عنوان مقاله :
اثر فعاليت واماندهساز اندام بالايي بر فعاليت قشري نخاعي و پاسخدهي موتونورونهاي نخاعي اندام پاييني
پديد آورندگان :
كاوه اي ، ابوذر دانشگاه تربيتمدرس , قراخانلو ، رضا دانشگاه تربيتمدرس , رجبي ، حميد دانشگاه خوارزمي , رضاسلطاني ، زهرا دانشگاه علوم پزشكي ارتش , آزما ، كامران دانشگاه علوم پزشكي ارتش , اميري ، احسان دانشگاه رازي
كليدواژه :
خستگي مركزي , پتانسيل برانگيخته حركتي (MEP) , پتانسيل برانگيخته گردني بصلالنخاعي (CMEP) , خستگي عضلاني غيرموضعي (NLMF)
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر، بررسي اثر فعاليت واماندهساز اندام بالايي بر فعاليت قشري نخاعي و پاسخ مجتمع موتونورون نخاعي اندام پاييني بود. تعداد 10 آزمودني مرد فعال بهصورت دردسترس و داوطلبانه (سن 2.99 ± 28.1 سال، قد 4.1 ± 1.77 متر، وزن 4.98 ± 75.70 كيلوگرم) در سه جلسه مجزا در اين پژوهش شركت كردند. پس از اندازهگيري ويژگيهاي آنتروپومتريك و آشنايي با انجام درست حركت بارفيكس و تحريكات در جلسه اول، در جلسههاي دوم و سوم، پتانسيل برانگيخته حركتي (MEP)، پتانسيل برانگيخته گردني بصلالنخاعي (CMEP) و پاسخ حركتي مستقيم بيشينه (Mmax)، بلافاصله 10 و 20 دقيقه پس از اتمام پروتكل خستگي (انجام حركت بارفيكس تا واماندگي، هفت ست با فاصله استراحتي يك دقيقه)، با استفاده از تحريك مغناطيسي قشر حركتي مغز و مسيرهاي نخاعي و تحريك الكتريكي عصب پيراموني اندازهگيري شدند. نتايج پژوهش با استفاده از روش آماري تحليل واريانس با اندازهگيري تكراري نشان داد كه MEP عضله ساقي قدامي (غيردرگير) در مراحل بلافاصله ( 0.001=P)، 10 دقيقه ( 0.001 ₌P) و پس از پروتكل خستگي نسبت به مقادير استراحتي كاهش معناداري داشت.CMEP و Mmax تغيير معناداري را نسبت به مقادير استراحتي نشان ندادند (P = 0.5،0.07 = P ). براساس دادههاي بهدستآمده، بهنظر ميرسد كه در پديده انتشار خستگي از اندام بالايي به پاييني، مراكز فوقنخاعي درگير باشند. افزونبراين، اين خستگي فوقنخاعي به زمان قابلتوجهي براي بازيافت نياز دارد.
عنوان نشريه :
فيزيولوژي ورزشي