عنوان مقاله :
اثر شش هفته تمرين هوازي فزاينده بههمراه تزريق سلولهاي بنيادي مشتق از بافت چربي بر سطوح فاكتور رشد عصبي و فاكتور رشد اندوتليال عروقي در هيپوكامپ رتهاي ديابتيشده با استرپتوزوسين
پديد آورندگان :
حميدي پرچيكلايي ، اميد دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساري , هاشم ورزي ، عبداله دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساري , پورقاسم ، محسن دانشگاه علوم پزشكي بابل
كليدواژه :
تمرين هوازي فزاينده , سلول بنيادي مشتق از بافت چربي , فاكتور رشد عصبي و عروقي , ديابت , هيپوكامپ
چكيده فارسي :
هدف از اجراي اين پژوهش، بررسي اثر شش هفته تمرين هوازي فزاينده بههمراه تزريق دروندمي سلولهاي بنيادي مشتق از بافت چربي، بر ميزان عامل رشد عصبي (NGF) و فاكتور رشد اندوتليال عروقي (VEGF) در هيپوكامپ موشهاي ديابتيشده با استرپتوزوسين بود. تعداد 48 سر رت (با وزن تقريبي 240220 گرم و سن نُه هفته) به شش گروه تقسيم شدند: كنترل، شم، ديابت، ديابت + تمرين، ديابت + سلول بنيادي و ديابت + تمرين + سلول بنيادي (تركيبي). گروه تمريني شش هفته و هفتهاي پنج روز با شدت 7060 درصد VO2max به تمرين روي نوار گردان پرداختند. در گروه دريافتكننده سلول بنيادي، به كمك سرنگ انسوليني PBS /5 ml، حاوي 106 * 1.5 عدد سلول بنيادي استخراجشده از بافت چربي انساني به سياهرگ دم رت ديابتي تزريق شد. براي ايجاد مدل ديابت، STZ با دوز 60 ميليگرم در كيلوگرم در تركيب با بافر سيترات و pH 4.5 بهصورت درونصفاقي تزريق شد. سطح عامل رشد عصبي و فاكتور اندوتليال عروقي هيپوكامپ موشها با روش الايزا اندازهگيري شد. سطوح VEGF و NGF در گروه كنترل ديابت نسبت به كنترل كاهش معنادار يافت (P = 0.0001). مقادير VEGF در گروه ديابت + تمرين + سلول در مقايسه با ساير گروهها افزايش معنادار داشت (P = 0.0001). اين شاخص در گروه ديابت + سلول و ديابت + تمرين در مقايسه با گروه كنترل ديابت افزايش معنادار يافت (P = 0.0001). در گروه ديابت + سلول + تمرين در مقايسه با ساير گروهها بهجز گروه ديابت + سلول افزايش معناداري در سطوح NGF مشاهده شد (P = 0.0001). همچنين، اين شـاخص در گـروه ديابت + سـلول و گروه ديابت + تمرين نسبت به گروه كـنترل ديـابت افـزايش معـنادار داشـت (P = 0.0001). بهطوركلي، نتايج نشان داد كه مقادير NGF و VEGF در گروه تمرين، سلول بنيادي و همچنين، در گروه تركيبي در مقايسه با گروه كنترل ديابت افزايش معنادار يافت؛ بنابراين، بهنظر ميرسد كه هركدام از مداخلهها، بهويژه تركيب آنها ميتواند بهواسطه تأثير افزايشي بر عوامل نوروتروفيك و عروقي، يك عامل كنترلكننده دربرابر بيماري ديابت باشد.
عنوان نشريه :
فيزيولوژي ورزشي