مقايسه باكتري شناسي و ويژگي‌هاي ماكروسكوپي (كش آمدن و شفاف بودن) و ميكروسكوپي (سرخسي شدن و نظم كريستال‌ها) ترشحات فحلي در گاوهاي سالم و واكل

دراين پژوهش 42رأس گاو واكل (گروه آزمايشي) و18رأس گاوسالم (گروه شاهد) آماده تلقيح هلشتاين فحل ازيكي ازدام‌پروري‌هاي خراسان رضوي فراهم شد. خون از وريد زيردمي اخذ وسرم آن‌ها پس ازجداسازي منجمد وهمراه با ليزابه فحلي به آزمايشگاه ارسال شد. در آزمايشگاه، غلظت استراديول سرم به كمك روش RIA و ديگر مشخصات ليزابه با مشاهده مستقيم (كش‌آمدن و شفاف بودن) ويا به كمك ميكروسكوپ (سرخسي‌شدن و نظم كريستال‌ها) و همچنين نتيجه كشت باكتري شناسي تعيين شد. نتايج نشان داد كه ميانگين كش‌آمدن (cm) (0.9=P ,0.3±3.3 ,0.4±3.1 ,0.3± 3.25 ,0.2± 3.15)، ميانه سرخس‌ شدن ساده (0.3=P ,3 ,2 ,3 ,2.5)، ميانه سرخسي شدن بررسي شده بافتوشاپ(0.1=P ,4 ,4 ,3 ,3)، ميانه منظم بودن كريستال‌ها (0.85=P ,2 ,2 ,2 ,2)، ميانه شفاف بودن ليزابه (0.06=P ,2 ,2 ,1.5 ,2) و ميانگين غلظت استراديول(pg/ml) (0.7=P، 3 ± 5.3، 1.5 ± 4، 1.7 ± 4.7، 2.4 ± 8 ) به‌ترتيب ازچپ به راست درگروه واكل‌غيرآبستن(34راس)، واكل‌آبستن(8 راس)، سالم غيرآبستن (10 راس) وسالم آبستن (8 راس) بود. توزيع دام‌ها دردرجات مختلف شاخص‌هاي بررسي شده در ليزابه فحلي معني‌دار نبود(P 0/05). آزمون اسپرمن تنها ميان ميزان سرخسي‌شدن بررسي شده با فتوشاپ و گروه‌هاي آزمايشي و شاهد ارتباط معني‌داريافت (0.017=P , 0.3=r) به‌گونه‌اي‌كه درجه 3 سرخسي شدن (معادل سرخسي‌‌شدن40 تا60% ليزابه) براي باروري به‌ترين و درجات كم‌تر يا بيش‌تر از آن نامناسب تلقي شد. نتايج باكتري شناسي نشان داد كه ميان باكتري‌هاي جدا شده و درجات سرخصي شدن، كش آمدن، شفاف بودن و منظم بودن كريستال‌ها ارتباطي وجود نداشت (P 0/05) درحاليكه اشرشيا كلي، كلبسيلا، تروپرلا پيوژنز، استافيلوكوك ‌هاي بتا همولتيك به طور معني داري از گروه واكل‌ها بيشتر جدا شد (P=0.00) .از اين مطالعه نتيجه‌گيري شد كه از ميان شاخص‌هاي بررسي شده تنها درجه متوسط سرخسي‌شدن بررسي شده با فتوشاپ با ميزان آبستن شدن و واكل نبودن دام‌ها ارتباط داشت.