بهينه‌سازي مسئله‌ي دوهدفه‌ي فازي در زنجيره‌ي تأمين معكوس با استفاده از الگوريتم فاخته

طراحي و استقرار شبكه‌ي لجستيكي، يك تصميم استراتژيك است كه تأثير آن براي چندين سال طول خواهد كشيد؛ پارامترهاي تقاضا وبرگشتي مشتريان در طي اين مدت ممكن است تغيير كند. بنابراين يك شبكه‌ي لجستيكي كارآمد بايد به شيوه‌يي طراحي شود كه بتواند پاسخگوي عدم قطعيت‌ها باشد. هدف اين تحقيق تعيين مقدار محصولات ارسالي بين مراكز در هر دوره‌ي زماني است، به‌طوري كه هزينه‌ي كل لجستيك معكوس و زمان ديركرد حداقل شود. به منظور در نظر گرفتن عدم قطعيت در شبكه‌ي لجستيك معكوس از رويكرد فازي استفاده و در نهايت يك مدل رياضي فازي ارائه و در نرم‌افزار G‌A‌M‌S پياده‌سازي و حل شد. همچنين به منظور حل مسئله در ابعاد بزرگ از الگوريتم فاخته استفاده و در نرم‌افزار M‌A‌T‌L‌A‌B پياده‌سازي و نتايج حاصل از آن با حل دقيق مقايسه شد. در اين تحقيق، هدف طراحي مدل رياضي چندهدفه‌يي است كه هزينه‌ي كل و ميزان ديركرد در ارسال سفارشات مشتري در شبكه‌ي لجستيك سه‌سطحي با فرض عدم قطعيت پارامترها را بهينه‌سازي كند، از سوي ديگر كمينه‌سازي زمان انتظار را با در نظر گرفتن ميزان ديركرد ارسال به‌عنوان تابع هدف دوم اعمال شده است. نتايج حاكي از آن است كه مجموع مقادير ارسالي به توليدكننده برابر با مقادير به دست آمده از حل دقيق است و از سوي ديگر مقدار تابع هدف با افزايش تعداد تكرارها كاهش مي‌يابد كه اين امر حاكي از عملكرد صحيح الگوريتم پيشنهادي است.