به كارگيري ابزارهاي هوش محاسباتي به‌منظور پيش‌بيني مصرف فولاد خام كشور

تصميم‌گيري يكي از اركان اساسي مديريت و عامل مهمي در شكوفايي سازمان‌هاست. اين اهميت تا جايي است كه مديران به دنبال به كارگيري ابزارهاي كارآمد به‌منظور بهبود كيفيت تصميمات خود هستند. صنعت فولاد نيز، يكي از صنايع زيربنايي كشور، از اين قاعده مستثني نيست و شايسته‌ي توجهي عميق است. در اين مقاله سعي شده است تا با به كارگيري روش‌هاي علمي، مدلي به منظور مديريت مصرف فولاد خام كشور ارائه شود. پيشينه‌ي موضوع نشان مي‌دهد كه به دليل سطح بالاي پيچيدگي و ابهام موجود در بازارهاي مالي حصول نتايج دقيق در پيش‌بيني مصرف به‌ويژه در افق‌هاي بلندمدت دشوار است. از اين‌رو در اين مقاله به‌منظور مدل‌سازي هم‌زمان پيچيدگي‌ها و عدم‌قطعيت‌هاي موجود در داده‌ها، تركيبي از مدل‌هاي هوشمند و محاسبات نرم به كار گرفته شده است. نتايج حاصل از اين بررسي‌ها بيان‌گر كارايي مدل‌هاي هوشمند نرم نسبت به مدل‌هاي كلاسيك نرم و نيز برتري مدل‌هاي هوشمند سخت در مقابل مدل‌هاي كلاسيك سخت هستند.