عنوان مقاله :
نقد و بررسي مباني اخلاق ليبراليسم
پديد آورندگان :
گرائي ، عباس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره , حسينزاده يزدي ، محمد مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره - گروه فلسفه
كليدواژه :
فلسفه اخلاق , ليبراليسم , فردگرايي , نسبيگرايي اخلاقي , غيرواقعگرايي اخلاقي
چكيده فارسي :
باور به تهي بودن دنياي واقعي از ارزش يا منشأيي براي ارزش، و نيز فردگرايي خاص ليبراليسم، مكتبي اخلاقي را بنيان نهاد كه تنها منشأ اعتبار گزارههاي اخلاقي را اراده و ميل فرد معرفي ميكند. با وجود رواج گسترده اخلاق ليبرال، اين ديدگاه با انتقاداتي مواجه است. در اين پژوهش تلاش شده تا ضمن تبيين مكتب اخلاق ليبرال، به نقدهاي آن اشاره شود. نتايج بررسي انتقادي ديدگاه مزبور حاكي از آن است كه، مكتب اخلاقي ليبراليسم را بايد در دستة غيرواقعگرايان اخلاقي و به تبع آن، نسبيگرايان اخلاقي دستهبندي كرد. در اين صورت، حاصل غيرواقعگرايي اخلاقي اين است كه هرگز بايد اصلي اخلاقي مكتب خويش را نتوان توجيه كرد. از سوي ديگر، نسبيت در اخلاق، بياعتباري هر نظام اخلاقي از جمله هر مكتب نسبيگرا را رقم خواهد زد. پيامدهاي غيرمنطقي نسبيت در اخلاق، ليبراليستها را به سخن گفتن از قيودي نظير لزوم احترام به اميال ديگران كشانده است. اما آنها هرگز اين ابهام را پاسخگو نبودهاند كه با وجود غيرواقعگرا بودن، چگونه ميتوان به پيامدهاي ناگوار واقعي، براي توجيه چنين قيودي استناد كرد. حقيقت اين است كه جز با در نظر گرفتن سعادتي واقعي براي انسان از يك سو، و پيامدهاي واقعي افعال اختياري او از سوي ديگر، هرگز نميتوان مكتب اخلاقي موجهي را شكل داد؛ سعادتي كه از منظر دين حق، نزديك شدن به كامل مطلق است و براي درك جزئيات پيامدهاي افعال اختياري انسان نسبت به اين هدف، از راهنمايي كامل مطلق نميتوان بينياز بود.
عنوان نشريه :
معرفت اخلاقي