عنوان مقاله :
همكنشي عامليت و ساختار در تعيّنبخشي به كنش اجتماعي بر مبناي حكمت صدرايي
پديد آورندگان :
مفيد بجنوردي ، مجيد دانشگاه باقرالعلوم (ع) , عبدي ، حسن باقرالعلوم (ع) - گروه فلسفه
كليدواژه :
كنش اجتماعي , عامليت , ساختار , فرد , جامعه , حكمت صدرايي ,
چكيده فارسي :
تحليل عوامل تعينبخش به كنش اجتماعي يكي از مباحث مهم علوم اجتماعي است كه در ادبيات جامعهشناسي، طرح و نظريات گوناگون ساختارگرا، كنشگرا و تلفيقي را پديد آورده است. هدف اين پژوهش، بررسي ميزان و مكانيسم تأثير ساختار و عامليت در فرايند كنش اجتماعي است كه طبق نتايج تحقيق، اين دو عامل در تعينبخشي به كنش اجتماعي، با يكديگر همكنشي دارند. اين پژوهش، با روشي تحليلي اين موضوع را از رهگذر تحليل و شناسايي مؤلفههاي فعل ارادي انسان، بهعنوان هستۀ اصلي كنش اجتماعي، از منظر حكمت صدرايي بررسي ميكند. دخالت هريك از عامليت و ساختار، در فرايند كنش اجتماعي از مجراي مؤلفههاي فعل ارادي صورت ميپذيرد. عوامل ساختاري به صورت پيشيني، بسياري از ابعاد معرفتي، انگيزشي و رفتاري كنشگر را شكل داده، به انحاء گوناگون بر شناختها، اميال و ارادۀ كنشگر اثر ميگذارند، اما ماهيت الزامآور جامعه از مجراي ارائۀ قالببندي شدۀ اعتباريات لازم در كنش نمايان ميشود. جامعه در نهايت، در شكلگيري هويت ثانويۀ كنشگر نقشآفريني ميكند. عليرغم اين تأثيرات گسترده، كنشگر بهعنوان علت فاعلي كنش اجتماعي، ميتواند در برابر بسياري از اين تأثيرات مقاومت نموده، با توان فطري تعقل و بازانديشي، قادر به دستيابي به آگاهي مستقل و رسيدن به حقايق بوده، و كنش اجتماعي همواره با اراده او صورت ميپذيرد. طبق نگاه حكمت صدرايي، كنشگر علاوه بر فرصتهاي انتخابي فراواني، ظرفيت ساختارشكني و تغيير اعتباريات و شناختهاي اجتماعي را نيز دارد.
عنوان نشريه :
معرفت فرهنگي اجتماعي