بررسي تأثير ابعاد مدل رفتار برنامه‌ريزي‌شده بر قصد خريد مواد غذايي محلي (نمونه پژوهش: محصول عسل)

هدف: در سال‎هاي اخير علاقه مصرف‎كنندگان سراسر جهان به مواد غذايي كه از منابع محلي به‎دست مي‎آيند، افزايش يافته است. با وجود افزايش توجه مصرف مواد غذايي محلي، رفتار مصرف‎كنندگان در موضوع مواد غذايي محلي، به‌ويژه در كشورهاي در حال توسعه هنوز به‌خوبي درك نشده است. هدف اين پژوهش بررسي قصد خريد مصرف‎كنندگان مواد غذايي محلي با استفاده از مدل ‎رفتار برنامه‎ريزي‌شده است. روش: در اين پژوهش، متغيرهاي قوم‎گرايي، خود‎تفسيري و حساسيت‎ قيمتي به‌عنوان تعديل‎كننده به مدل اصلي اضافه شده است.پژوهش حاضر از نظر هدف، كاربردي و از نظر نحوه گردآوري داده‎ها توصيفي، از نوع پيمايشي است. جامعه هدف اين پژوهش را همه شهروندان شهر قزوين تشكيل مي‎دهند. تعداد نمونه آماري با استفاده از فرمول كوكران براي جامعه نامحدود 384 نفر به دست آمد. براي جمع‎آوري داده‎ها از پرسش‌نامه استفاده شده و روش تحليل داده‎ها مدل‎سازي معادلات ساختاري با استفاده از نرم‎افزار SmartPLS3.2.6 بوده است. يافته‎ها: نتايج پژوهش نشان مي‎دهد كه ابعاد مدل رفتار برنامه‎ريزي‎شده (نگرش، هنجار ‎‎ذهني و كنترل‎ رفتار‎ درك‎شده) بر قصد خريد تأثير مثبت مي‎گذارند. همچنين، حساسيت‎ قيمتي بر رابطه ميان نگرش بر قصد خريد، نقش تعديل‎كننده دارد؛ بدين معنا كه به افزايش رابطه اين دو منجر مي‎شود. علاوه ‎بر اين، بر اساس نتايج قوم‎گرايي بر رابطه هنجار‎ ذهني بر قصد خريد، خودتفسيري بر رابطه كنترل ‎رفتار درك‎شده بر قصد خريد و حساسيت ‎قيمتي بر رابطه هنجار ذ‎هني و كنترل رفتار درك‎‎شده بر قصد خريد نقش تعديل‎كننده‎اي ندارند. نتيجه‎گيري: يافته‎هاي پژوهش حاكي از آن است كه ابعاد مدل، رفتار برنامه‎ريزي‎شده و حساسيت قيمتي پيش بيني كننده قصد خريد هستند. بنا براين، نتايج اين يافته ها مي تواند به توليدكنندگان، بازارياب ها و فروشندگان مواد غذايي محلي در تصميم گيري براي سرمايه گذاري، تبليغات و فروش كمك كند.