عنوان مقاله :
بررسي آراي معرفتشناختي ويلفرد سلرز
پديد آورندگان :
اميري ، عباسعلي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره , حسينزاده يزدي ، محمد مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره
كليدواژه :
سلرز , داده , رفتارگرايي روششناسانه , نوميناليسم روانشناسانه , فضاي منطقي دلايل , علم حضوري ,
چكيده فارسي :
در طول تاريخ معرفتشناسي حملات فراواني به نظريه مبناگرايي شده است. بهجرئت ميتوان گفت كه هيچكدام آنها به اندازه حملهاي كه سلرز به مبناگرايي كرده، از اهميت برخوردار نيست. در واقع سلرز با نقد «داده» و اسطوره خواندن آن، كه بنيان مبناگرايي تجربي را تشكيل ميدهد، اساس باورهاي غيراستنتاجي را براي منتهي شدن به معرفت فرو ميريزد. در پي نقدهاي سلرز به «داده» بحراني عميق دامنگير مبناگرايي تجربيمسلكان ميگردد كه سلرز ميكوشد با طرح مبـاحث بديعي مانند فضـاي مـنطقي دلايل، نوميناليــسم روانشـناسانه و رفتارگرايي روششناسـانه در معرفتشناسي، راهحل مناسبي براي بحراني كه خود آن را پديد آورده بيابد. بارزترين نتيجه حملات سلرز به مبناگرايي تجربهگرايان نفي «آگاهي مسـتقيم» فاعل شناساست. فيلسوفان مـسلمان بر اين باورند كه نفي «آگاهي مستقيم» اساس هرگونه معرفتي در فاعل شناسا را ويران خواهد كرد و دسترسي به معرفت را از جانب وي مخدوش ميسازد. بررسي ديدگاه سلرز در نفي «آگاهي مستقيم» و ارزيابي راهحل جايگزين آن از اهداف مقاله حاضر است.
عنوان نشريه :
معرفت فلسفي