محمول وجود در منطق فرگه‌اي

يكي از مقدماتي ترين مطالبي كه در هر كتاب آموزشـيِ منطـقِ فرگـه اي در بحـث منطـق محمولات به چشم مي خورد اين است كه «وجـودداشـتن» نمـي توانـد در هـيچ گـزارهاي محمول واقع شود؛ بلكه جايگاه «وجود» سور گزاره جزئي است. هدف من در اين مقالـه اين است كه نشان دهم بنيانگذاران منطق فرگه اي چه ديدي به سـاختار گـزاره داشـتند و چرا وجود در اين ساختار نمي توانـد محمـول واقـع شـود. سـپس تبيـين و راه حـل ايـن منطق دانان از گزاره هاي وجودي را بيان مي كنم؛ و درپـي آن، اشـكالات و نارسـايي هـاي تحليل ارائه شده را بررسي خواهم كرد. بسياري از فيلسـوفان تحليلـي، چـون مـور، نيـل، ويزدم، ايِر، و ديگران، بيشتر در بحث هاي مربوط به برهان وجودي براي اثبات خـدا، بـه محمول نبودن وجود اشاره كرده اند. اما من در اين مقاله تنهـا بـه فرگـه، راسـل، و كـواين خواهم پرداخت. آراي فيلسوفان نامبرده با اندكي مسامحه ذيل رأي اين سه مي گنجد.