كليدواژه :
اشاعره , اهل حديث , عقل , معتزله , نقل
چكيده فارسي :
از آنجايي كه نگاه فِرَق اسلامي دربارۀ گسترۀ عقل بشري در شناخت دين گوناگون است. اين مقاله بر آن است تا در جهت پاسخ به اين پرسشها كه آيا اشاعره بر افكار ظاهرگرايانۀ خود باقي ماندند؟ يا عقل را ابزاري براي شناخت دين ميدانند؟ مباني فكري و نظري آنها از نظر عقل را بررسي و در نهايت اين نتيجه را به اثبات رساند كه: با وجود نگاه سنتگرايانۀ اشاعره نسبت به عقل (كه بر اساس آن نقل را مقدم بر عقل ميدانند و توجه خود را به ظواهر قرآن و احاديث معطوف كردهاند) به اين مفهوم نيست كه از توان عقل براي فهم دين بهره نميبرند و سخت با آن مخالفند؛ مطابق اين نظريه، اشعري كه سالها بنمايۀ تفكرات كلامي خود را با تكيه بر عقل انديشمندانه ارائه ميداد، چگونه ميتواند بهطور كامل عقل را از ورطۀ انديشههاي خود كنار گذارد و با آن به مخالفت برخيزد؟! بدين جهت ايشان در مسائل ديني و كلامي، مانند قديم بودن قرآن، شفاعت، نصب امام، به دليل عقل و در بسياري از موارد، قائل به تفصيل شدهاند كه در آثار اشعري و پيروانش همچون غزالي و فخر رازي مشهود و گواه اين مدعاست.