تناسخ و مسئلۀ تجربه‌هاي نزديك به مرگ

امروزه انديشمندان در مواجهۀ با مسئلۀ تناسخ، رويكرد بسيار متفاوتي نسبت به گذشته پيدا كرده‌اند، شايد تا يك‌صد سال پيش، بسياري از مسائل از جمله تناسخ با رويكردي كاملاً عقلي و استدلالي بحث و بررسي مي‌شد؛ ولي انسان امروزي در رويارويي با اين مسئله رويكرد تجربي و پسيني را پيشۀ خود كرده است. يكي از اين موارد «تجربۀ نزديك به مرگ» يا «Near death experience» است كه به اختصار NDE خوانده مي‌شود. گروهي مدعي آنند كه هنگام قرار گرفتن در آستانۀ مرگ باليني، رخدادها و اتفاقات زيادي را مشاهده كرده‌اند، ديدن زندگي‌هاي متوالي گذشته يكي از مشاهداتي است كه توسط اين دسته از تجربه‌گران NDE بازگو و از سوي برخي روانشناسان به‌عنوان دليلي بر اثبات تناسخ قلمداد شده است. سؤال اصلي تحقيق اين خواهد بود كه آيا تجربه‌هاي گزارش‌شده، توان اثبات تناسخ را دارد؟ با بررسي گزارش‌هاي اين تجربه‌گران بر اساس روش كتابخانه‌اي و تحليل‌هاي ارائه‌شده از سوي روانشناسان، اين فرضيه به اثبات مي‌رسد كه اگر اصل وقوع تجربۀ نزديك به مرگ را هم بپذيريم، بسياري از جزييات آن، از جمله اثبات زندگي‌هاي متوالي بر اساس NDE پذيرفتني نخواهد بود و اين تجربه‌ها از اثبات آموزۀ تناسخ عاجز هستند.