شماره ركورد :
1113836
عنوان مقاله :
مسئلۀ علي‌الاطلاقيّتِ «مُطلقِ برابرايستا : ملاحظه‌اي دربارۀ ايدۀ نوعي منطقِ استعلايي»
پديد آورندگان :
مرادي ، مجيد دانشگاه تهران , طالب‌زاده ، حميد دانشگاه تهران - گروه فلسفه
تعداد صفحه :
24
از صفحه :
105
تا صفحه :
128
كليدواژه :
منطقِ استعلايي , علي‌الاطلاقيّت , هستي‌شناسي , نقدِ عقلِ محض
چكيده فارسي :
در اين نوشتار خواهم كوشيد تا كُليّتِ يك ديدگاه دربارۀ مفهومِ نوعي مُطلقِ برابرايستا در نقدِ عقلِ محض را پيش گذارم. در اين راستا، به مفصل‌بنديِ مقاله‌اي با عنوانِ علي‌الاطلاقيّتِ منطقِ استعلايي به‌نزدِ كانت مشخّصاً از اين جهت خواهم پرداخت كه مقالۀ پيش‌گفته اين ديدگاه را به‌نحوي متكافو و پي‌گيرانه طرح كرده است؛ در ضمنِ اين مفصل‌بندي، ملاحظه‌اي را نيز دربارۀ اين كُليّت به ميان خواهم آورد. تعيُّنِ اصليِ كُليّتِ اين ديدگاه عبارت است از تمركز بر تعيينِ جايگاهِ «منطقِ استعلايي» به‌عنوانِ (1) نوعي منطقِ ضرورتاً «غيرصوري» كه بااين‌همه، (2) هم‌چنان «كُلّي» يا هم‌چنان علي‌الاطلاق است. اين‌گونه، «منطقِ استعلايي» مي‌تواند به‌‌مثابه نوعي «هستي‌شناسيِ كُلّيِ» استعلايي به ميان بيايد كه موضوع‌اش عبارت است از « مفهومِ مُطلقِ برابرايستا ». مهمّ‌ اين‌كه بر اساسِ اين ديدگاه «منطقِ استعلايي» براي احرازِ اين دو شرط بايد از هرگونه نسبتِ ذاتي با مرتبۀ حسيّاتِ استعلايي و مُطلقِ شهود تجريد شود. راهنماي اين تجريد اين قاعده است كه «منطقِ استعلايي در معناي دقيقِ كلمه» فقط مي‌تواند در مرتبۀ مُطلقِ عقل احراز شود و هرگونه رجوع به مرتبۀ نقدِ مُطلقِ عقل پيشاپيش «منطقِ استعلايي» را از كار مي‌اندازد. خواهم كوشيد تا ذيلِ يك ملاحظه از اين بحث كنم كه اين ديدگاه، با حذفِ مرتبۀ نقدِ عقلِ محض از «منطقِ استعلايي»، تاچه‌اندازه به ايدۀ نوعي منطقِ استعلايي پاي‌بند مي‌ماند.
عنوان نشريه :
فلسفه
لينک به اين مدرک :
بازگشت