مطالعه تطبيقي قدرت دولت – ملت در كشورهاي در حال گذار

در اين مقاله تلاش مي‌شود تا با ارائه يك مدل عمومي و تكيه بر مفهوم چندبعدي قدرت، ميزان قدرت عامليت دولت و قدرت عامليت ملت اندازه‌گيري و رابطه دولتملت بر مبناي آن مشخص گردد. با استفاده از الگوي شكاف قدرت سعي شده است كه جايگاه كشورهاي در حال گذار اقتصادي و سياسي بر روي يك پيوستار درجه‌بندي گردد. در يك سر اين پيوستار كشورهاي با شكاف حداقلي قرار دارند و در سر ديگر كشورهايي هستند كه پيوستگي ضعيف و شكننده‌ايي بين دولت و ملت آن‌ها وجود دارد. همچنين با استفاده از فضاي خاصيت طراحي شده بر مبناي دو بعد قدرت دولت و قدرت ملت، الگوهاي متفاوتي از رابطه بين دولت و ملت در كشورها شناسايي شده است. اين مقاله در واقع بدون اين كه بخواهد ادعاي علت كاوي الگوهاي متفاوت رابطه دولت – ملت را داشته باشد، يك مقاله توصيفي است در پاسخ به اين سؤال كه چگونه مي‌توان رابطه دولت با ملت را به صورت تجربي و كمّي به توصيف كشيد