عنوان مقاله :
واكاوي تاريخي قاعده تنجيز با رويكرد به آراء محقق يزدي در نقد ديدگاه مشهور
پديد آورندگان :
گلباغي ماسوله ، علي جبار دانشگاه آزاد اسلامي واحد لاهيجان , سلطاني ، عباسعلي دانشگاه فردوسي مشهد , فخلعي ، محمد تقي دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
قواعد عمومي قراردادها , قاعده ي تنجيز , لزوم تنجيز , تنجيز , تعليق عقود و ايقاعات , بطلان تعليق , تعليق
چكيده فارسي :
به گواهي ادبيات فقه شيعه، قاعده لزوم تنجيز عقود و ايقاعات، يكي از قواعد عمومي فقه معاملات به شمار ميآيد كه مورد نقد فقيهان شيعه در دو سده اخير قرار گرفته است. اينكه قاعده لزوم تنجيز، داراي چه پيشينه تاريخي است؛ چگونه در گذر زمان شكل مييابد و به قاعدهاي عمومي بدل ميگردد؛ كدام دانشيان فقه شيعه، در اين روند، سهم دارند؛ زمينهها و روند نقادي اين قاعده چگونه است و با توجه به جايگاه ويژه صاحب عروه، در حوزه نقادي و ارائه آراء ويژه فقهي، وي، در نقد ديدگاه مشهور و رواج ديدگاهي نو، چه نقشي دارد؛ عمده مطالبي هستند كه مقاله حاضر با نگاهي تاريخي، در قالب پژوهشي شخص محور، به تبيين آنها اهتمام ميورزد، تا از اين رهگذر، به بخشي از تاريخ فقه شيعه در حوزه قواعد عمومي فقه معاملات، آگاهي يابد. از اين رو، نوشتار حاضر، سخن را با موضوعشناسي قاعده تنجيز در ادبيات فقه شيعه و از منظر محقق يزدي آغاز ميكند و در پي پيشينهشناسي اين قاعده در فقه شيعه، با بيان ديدگاه صاحب عروه، مباني و نقد وي بر ديدگاه مشهور، آن را به انجام ميرساند.