عنوان مقاله :
انقلاب مشروطيت و اعتراض عليه جايگاه آموزشي و تربيتي زنان در ايران (1285-1287)
پديد آورندگان :
بيطرفان ، محمد دانشگاه خوارزمي , يزداني ، سهراب دانشگاه خوارزمي , مفتخري ، حسين دانشگاه خوارزمي , فلاح توتكار ، حجت دانشگاه بين المللي امام خميني
كليدواژه :
زنان , آموزش , تجدد , سنت , گفتمان , مشروطيت
چكيده فارسي :
ساختار آموزش در دوره قاجار به صورت سنتي و براساس نوعي قرائت از اصول مذهبي بود. سه مؤلفه اساسي روند تغيير در ساختار آموزشي در حوزه جنسيت زنانه را رقم زد: الف) توجه دانشآموختگان اروپائي و روشنفكران دو دهه واپسين سلطنت ناصري به مسئله «آموزش» زنان؛ ب) تأسيس مدارس دخترانه توسط ميسيونرهاي مذهبي آمريكائي، انگليسي و فرانسوي در ايران؛ ج) طرح مفهوم برابري در انقلاب مشروطيت. واقعيت امر اين است كه توانمندسازي زنان يكي از دغدغهها و كنشهاي اصلي روشنفكران مشروطهخواه بود؛ از آنجايي كه روابط اجتماعي دوره قاجار اجازه طرح مسئله برابري در حوزه زنان را نميداد، انديشيدن و كاربست مفاهيم ديني و اجتماعي در حوزههاي آموزشي و بهداشتي ميتوانست تغييرات اوليه را در نگاه به مسئله جنسيت زنانه به وجود آورد. بنابراين توجه به بهبود موقعيت اجتماعي زن ايراني و نفع همگاني حاصل از آن، به صورت دغدغه اصلي مشروطه خواهان در حوزه زنان درآمد. با اين حال، تغيير در سنت هاي اجتماعي، باعث واكنش شديد حاميان گفتمان سنتي بر سر موضوع آموزش زنان و تاسيس مدارس دخترانه شد؛ بر همين مبنا كشمكش هاي بسياري صورت گرفت كه در محافل گوناگون نظير مجلس، دولت، انجمن هاي شهري، جرايد و غيره تبلور يافت. در واقع طرح مفاهيم اصلي مشروطيت نظير آزادي، قانون و برابري، كه به نوعي با مسئله زنان نيز پيوند يافت، نقطه كانوني تعارض بين گفتمان هاي سنت و تجدد قرار گرفت.
عنوان نشريه :
فصلنامه علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي