مقايسه ي تأثير دو شيوه مشاوره شغلي مبتني بر نظريه يادگيري اجتماعي و مشاوره شغلي مبتني بر رويكرد حكايتي بر راهبردهاي تنظيم هيجان: ارزشيابي مجددشناختي و فرونشاني

هدف اين پژوهش، بررسي و مقايسه‌ي تأثير دو شيوه ي مشاوره‌ي مسير شغلي مبتني بر نظريه هاي مدرن و فرامدرن بر ارزشيابي مجدد و فرونشاني به عنوان راهبردهاي تنظيم هيجان در معلمان مشغول به خدمت در شهر اصفهان در سال تحصيلي ۹۲-۹۱ بود. روش پژوهش از نوع پيش‌آزمون پس‌آزمون با گروه گواه بود. ۳۰ معلم به شيوه‌ي نمونه‌گيري در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفي در سه گروه مشاوره‌ي مسير شغلي مدرن، مشاوره‌ي مسير شغلي فرامدرن و گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه ۱۰ نفر).  داده ها با استفاده از پرسشنامه­ي تنظيم هيجان گراس و جان(۲۰۰۳) گردآوري شد وبا استفاده از نرم افزارSPSS و تحليل كواريانسو آزمون تعقيبي LSD تحليل شد.  معلمان گروه هاي آزمايش به صورت هفتگي در هفت جلسه مشاوره  شغلي مدرن و مشاوره  شغلي فرامدرن شركت كردند. نتايج پژوهش نشان داد كه هم مشاوره‌ي مسير شغلي فرامدرن و هم مشاوره‌ي مسير شغلي مدرن بر ارزشيابي مجدد (P 0/001) و فرونشاني (P 0/001) تاثير معناداري داشتند.  نتايج آزمون تعقيبي نشان داد بين دو شيوه مشاوره‌ي  شغلي مدرن و فرامدرن در تاثير گذاري بر ارزشيابي مجدد و فرونشاني تفاوت معنادار وجود نداشت (p 0/05). نتيجه گيري: مشاوره  شغلي مدرن و فرامدرن مي توانند ارزشيابي مجدد را افزايش دهند و هم چنين مي توانند و فرونشاني را كاهش دهند.