بررسي تأثير روان‌شناختي فصل‌ها بر آفرينش هنري احمد شاملو و فروغ فرخزاد

انديشمندان و اديبان زيادي در طول تاريخ با رويكردهاي مختلف به تحليل و تأويل آثار شعرا و نويسندگان پرداخته اند كه به اين سبب روش هاي مختلف نقد ادبي براي تحليل محتوا و دست يافتن به جنبه هاي پنهان و مغفول آثار ارزشمند ادبي به وجود آمده است. در اين بين، با كمي ژرف نگري مي توان رد پاي تغيير فصل‌ها را در آثار شعرا و نويسندگان و هنرمندان پيدا كرد. احمد شاملو و فروغ فرخزاد از شاعران برجسته معاصري هستند كه تغيير فصل‌ها و عناصر مرتبط با آن ها تأثير روان‌شناختي و عاطفي ويژه‌اي در آثار ايشان داشته است. بر همين اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسي تأثير روان شناختي فصول سال بر آفرينش هنري اين شعرا انجام پذيرفته است. اين پژوهش به ما اين امكان را مي دهد تا از منظر روان‌شناختي به تحليل محتواي اشعار شاملو و فروغ بپردازيم و هرچه بيش‌تر به انديشه و جهان عاطفي آن ها پي ببريم تا درك صحيح تري از آثار ايشان به دست بياوريم. مطالعه دقيق اين آثار نشان مي‌دهد كه تأثير فصول سال و عوامل وابسته به آن ها نظير رنگ هاي مختلف، گرمي و سردي و... در خلاقيت اين دو شاعر تجلي بسيار گسترده اي دارد.