رابطه سبك‎هاي تفكر با راهبردهاي يادگيري دانش‎آموزان دختر پايه دوم متوسطه، رشته رياضي

در اين مقاله رابطه بين سبك‎هاي تفكر قانونگذار، اجرايي و قضاوتگر با راهبردهاي يادگيري مطالعه شده است. بدين منظور 267 نفر از دانش‌آموزان دختر پايه دوم رشته رياضي و فيزيك منطقه چهار آموزش و پرورش شهر تهران مشاركت داشتند كه به روش تصادفي خوشه‏اي چندمرحله‎اي، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. براي سنجش سبك هاي تفكر از پرسش نامه سبك‌هاي تفكر استرنبرگ واگنر (1997) و براي سنجش راهبردهاي يادگيري از پرسش‌نامه‌ راهبردهاي يادگيري وين اشتاين و ماير (1998) استفاده شد. تحليل داده‌ها نشان داد كه سبك تفكر قانونگذار با راهبردهاي يادگيري انگيزش و نگرش، سبك تفكر قضاوتگر با راهبردهاي تمركز، مديريت زمان، خودآزمايي و انگيزش و سبك تفكر اجرايي با راهبردهاي انتخاب ايده اصلي، پردازش اطلاعات، مديريت زمان، خودآزمايي، راهبردهاي آزمون و انگيزش، همبستگي مثبت داشت. در مقابل، سبك تفكر قضاوتگر با اضطراب، رابطه منفي نشان داد. تحليل رگرسيون نشان داد كه در تمام موارد داراي رابطه مثبت، قابليت پيش‌بيني نيز وجود دارد. در اين ميان، راهبرد راهنماي مطالعه با هيچ يك از سبك‎هاي تفكر، رابطه معناداري نداشت.