عنوان مقاله :
دولتي بودن يا ملتي بودن؟: بنيادهاي فرهنگ آموزش و برنامه درسي در ايران معاصر
پديد آورندگان :
موسي پور ، نعمت الله دانشگاه فرهنگيان
كليدواژه :
آموزش و برنامه درسي , فرهنگ آموزش , آموزش دولتي , آموزش ملتي , امكانپذيري القاء , تعارضهاي دولت و ملت
چكيده فارسي :
عرصه آموزش و برنامه درسي در ايران، عرصهاي است كه دولت براي حفظ حاكميت و مردم براي حفظ هويت، در جهت سيطره بر آن تلاشهاي طاقتفرسايي را داشتهاند. دولتهاي ايران تا قبل از آشنايي با سنتهاي آموزش نوين غربي، از جادوي آموزش و برنامه درسي دولتي بيخبر بودند. پادشاهان قاجار كه با اين موضوع آشنا شدند، براي آنكه آموزش و برنامه درسي «ملتي» را به «دولتي» تبديل كنند، تلاش خود را از سال 1230 آغاز كردند و اين كار را حكومت پهلوي در سال 1345 نهايي كرد و جمهوري اسلامي نيز آن را در خدمت اهداف جديد، دنبال نمود. آنچه در بنياد اين كوششهاي متعارض دولت ـ ملت قرار دارد، اعتقاد هر دو طرف به امكانپذيري القاء است؛ اعتقادي كه شكلدهي رفتار و باور را ممكن قلمداد ميكند. اما همچنان اين پرسش مطرح است كه آيا سيطره ظاهري بر آموزش و برنامه درسي توانسته به سيطره واقعي منتهي شود؟
عنوان نشريه :
فصلنامه مطالعات برنامه درسي