عنوان مقاله :
بررسي تأثير قابليتهاي مديريت دانش، يادگيري سازماني و نوآوري در اجراي موفقيت آميز كسبوكارهاي الكترونيك
پديد آورندگان :
بلوچي ، حسين دانشگاه خيام - دانشكده علوم اداري و اقتصادي - گروه مديريت , اقبال ، مريم دانشگاه خيام - دانشكده علوم اداري و اقتصادي - گروه حسابداري , محمدي باجگيران ، احسان دانشگاه آزاد واحد تربت - دانشكده مديريت و اقتصاد
كليدواژه :
قابليتهاي سازماني , قابليت مديريت دانش , يادگيري سازماني , كسبوكار الكترونيك , نوآوري
چكيده فارسي :
منظور از مديريت دانش، شناسايي و حفظ تمام سرمايههاي اجتماعي و فكري به منظور دستيابي به اهداف كسبوكار است. سازمان به منظور ايجاد و حفظ دانش مربوط به كسبوكار به زيرساخت هاي مديريت دانش مناسب نيازمند است تا روابط با مشتريان را به كمك آن بهبود بخشيده و با شركاي كسبوكار همكاري مؤثري داشته باشد. اين پژوهش در پي ارائه الگويي به منظور بررسي تأثير قابليت هاي سازماني بر اجراي موفقيتآميز كسبوكار الكترونيكي است. با بررسي ادبيات و مباني نظري الگوي مفهومي پژوهش طراحي شد. براساس الگوي قابليت هاي سازماني نظير مديريت دانش (شامل ابعاد اكتساب دانش، تسهيم دانش و به كارگيري دانش)، فرايندهاي نوآوري (شامل ابعاد سازگاري، پيچيدگي دروني و يادگيري) و هم چنين مؤلفه يادگيري سازماني (شامل ابعاد فراهم بودن يا در دسترس بودن آموزش، تخصص فني و سطح دانش) به عنوان پيشايندهاي اجراي موفقيت آميز كسب وكارهاي الكترونيكي در نظر گرفته شد. پژوهش بر اساس هدف، كاربردي و بر اساس چگونگي گردآوري داده هاي مورد نياز، توصيفي از نوع پژوهش هاي همبستگي است. جامعه آماري پژوهش مديران ارشد (مديريت كل، بازاريابي و فروش و فناوري اطلاعات) صد شركت برتر ايران بود. حجم جامعه آماري 400 نفر بود. به منظور بررسي روابط بين اجزاي الگو، دادههاي مورد استفاده در پژوهش از 194 نفر از مديران صد شركت برتر در ايران جمعآوري شده است. پايايي پرسشنامه با استفاده از آلفاي كرونباخ و پايايي مركب و روايي آن با استفاده از روايي همگرا و واگرا مورد تأييد قرار گرفت. تحليل ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاري در نرم افزار وارپ پي ال اس انجام شد. نتايج نشان ميدهد مهمترين عامل بين عوامل مورد بحث در اين پژوهش توجه مديران در اجراي موفقيتآميز كسبوكارهاي الكترونيك به ترتيب ويژگي هاي نوآوري و پس از آن مديريت دانش و در نهايت يادگيري است. بر اساس نتايج اين پژوهش پيشنهاد ميشود تا مديران به فرايندهاي نوآوري (سازگاري، پيچيدگي دروني و يادگيري) در شركت هاي خود توجه كنند و هم چنين به منظور پيادهسازي فرايند مديريت دانش (اكتساب، تسهيم و به كارگيري دانش) تلاش لازم بشود. از بين ابعاد يادگيري مؤلفه در دسترس بودن آموزش و تخصص فني مورد تأييد قرار نگرفت و تنها مؤلفه سطح دانش مورد تأييد قرار گرفت. از اينرو مديران بايد در ايجاد آموزش براي شركت هاي خود تلاش لازم را انجام دهند. در بخش پيشنهادات به مديران صد شركت برتر پيشنهاد ميشود تا حداكثر تلاش را در جهت ايجاد بستر نوآوري در سازمان، رفع موانع نوآوري و همافزايي در نوآوري بين بخشي و كلي داشته باشند. از ديگر سو در بخش مديريت دانش از مكانيزم هاي انگيزشي براي تسهيم دانش استفاده شود و با طراحي مناسب سيستماتيك فرايند اكتساب دانش را بهبود دهند و تلاش كنند تا دانش كاربردي در سازمان مورد استفاده قرار گيرد. در زمينه آموزش بايد بسترهاي لازم براي ايجاد تخصص در سازمان فراهم شود و آموزش براي همگان در دسترس باشد تا بر اين اساس سطح دانش سازماني شركت ها توسعه يابد.
عنوان نشريه :
مديريت راهبردي دانش سازماني