نقش تصوير سازماني ادراك شده بر مديريت تغيير كاركنان سازمان‌هاي ورزشي شهر اصفهان با ميانجيگري هوش هيجاني

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي تأثير تصوير سازماني ادراك شده كاركنان سازمان هاي ورزشي شهر اصفهان بر مديريت تغيير آنها در سازمان با توجه به نقش هوش هيجاني به عنوان متغير ميانجي انجام شده است. روش شناسي: اين پژوهش از دسته مطالعات توصيفي (همبستگي) بوده و جامعه آماري آن شامل كليه كاركنان سازمان هاي ورزشي شهر اصفهان در سال 1396 به تعداد 750 نفر بوده كه بر همين اساس نمونه اي به تعداد 256 نفر بصورت تصادفي طبقه اي براي شركت در اين پژوهش انتخاب گرديد. يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد تصوير سازماني ادراك شده كاركنان سازمان هاي ورزشي اصفهان به صورت مستقيم و با وزن رگرسيوني 0.40 بر هوش هيجاني آنان اثرگذار بوده است (0.001=P). هوش هيجاني به صورت مستقيم و با وزن رگرسيوني 0.35 بر مديريت تغيير كاركنان تأثير داشته است (0.001=P). همچنين، تصوير سازماني ادراك شده كاركنان بصورت غير مستقيم و با وزن رگرسيوني 0.63 بر مديريت تغيير آنان اثرگذار بوده است (0.001=P). نتيجه گيري: با توجه به تأثير هوش هيجاني بر مديريت تغيير كاركنان سازمان هاي ورزشي شهر اصفهان، ارتقاء اين سازه مي تواند در گسترش توانايي هاي كاركنان در جهت اعمال تغييرات سازماني به صورت مطلوب مؤثر باشد. همچنين، با توجه با تأثير مضاعف هوش هيجاني بر توسعه مديريت تغيير كاركنان در صورت برخورداري آنان از تصوير سازماني ادراك شده مطلوب، به مسئولان ورزش كشور پيشنهاد مي گردد تا در ارتباط با ايجاد و توسعه تصاوير سازماني مناسب براي كاركنان سازمان هاي مربوطه تلاش نمايند.