طراحي مدل شايستگي مديران و كارشناسان آموزش فرماندهي انتظامي شرق استان تهران

زمينه و هدف: امروزه سازمان‌ها پول و هزينه‌ي سنگيني را صرف برنامه‌هاي توسعه و بهسازي كاركنانشان مي‌كنند و تلاش مي‌كنند تا از راهبرد‌ها و روش‌هاي آموزشي نوين و كارآمدي بهره گيرند. حال اگر برنامه‌هاي آموزشي با نيازهاي شايستگي محور كاركنان همسو باشد، اثربخشي و كارايي دوره‌هاي آموزشي چندين برابر خواهد شد. هدف پژوهش حاضر طراحي مدل شايستگي براي مديران و كارشناسان آموزش است. روش شناسي: اين پژوهش به لحاظ هدف، كاربردي و از نظر روش، توصيفي پيمايشي است. جامعه آماري اين پژوهش، متشكل از كارشناسان و مديران آموزش فرماندهي انتظامي شرق استان تهران است. براي اجراي پرسشنامه از روش نمونه گيري تمام شماراستفاده شد و 50 نفر كل كارشناسان و مديران آموزش در تحقيق مشاركت داده شدند. براي تعيين روايي پرسشنامه، از نظر كارشناسان استفاده به عمل آمد و پايايي پرسشنامه با استفاده از روش آلفاي كرونباخ 0.95 به دست آمد. در تحقيق حاضر براي تحليل داده‌هاي كمي از روش‌هاي آماري پارامتريك t تك گروهي، t دو گروه وابسته و آمار ناپارامتريك فريدمن استفاده شد. يافته ها و نتيجه گيري: نتايج يافته‌هاي حاصل از مرحله كيفي پژوهش چهار بعد را براي شايستگي نشان مي دهد كه عبارتند از: 1- شايستگي‌هاي بين فردي 2- شايستگي‌هاي فردي 3- شايستگي‌هاي فني و تخصصي و 4- شايستگي‌هاي سازماني. نتايج جدول كمي نشان مي دهد كمترين ميانگين به زير مؤلفه به كارگيري «انواع روش‌هاي تحقيق از بعد شايستگي سازماني» (2.93) كارشناسان مربوط است كه نشان دهنده‌ي اهميت اندك اين مؤلفه نزد كارشناسان است. بيشترين ميانگين، به زير مولفه‌هاي «مديريت فرآيند آموزش و طراحي آموزش از بعد شايستگي فني و تخصصي» كارشناسان مربوط است كه نشان دهنده اهميت بالايي اين مولفه‌ها نزد كارشناسان است.