عنوان مقاله :
ارزيابي تغيير اقليم ايستگاه بجنورد طي دورۀ 2016 تا 2050 با استفاده از مدلهاي ريزمقياسنمايي LARS WG و SDSM
عنوان به زبان ديگر :
Assessment of Climate Change in Bojnourd Station in 2016-2050 using Downscaling Models LARS WG and SDSM
پديد آورندگان :
فلاح قالهري، غلامعباس دانشگاه حكيم سبزواري - سبزوار - دانشكدۀ جغرافيا و علوم محيطي , يوسفي، حسين دانشگاه تهران - دانشكدۀ علوم و فنون نوين , حسينزاده، احمد دانشگاه حكيم سبزواري - سبزوار - دانشكدۀ جغرافيا و علوم محيطي , عليمرادي، محمدرضا دانشگاه حكيم سبزواري - سبزوار - دانشكدۀ جغرافيا و علوم محيطي , ريحاني، الياس دانشگاه تهران - دانشكدۀ علوم و فنون نوين
كليدواژه :
بجنورد , تغيير اقليم , ريزمقياسنمايي , LARS WG
چكيده فارسي :
اقليم زمين همواره در حال تغيير بوده است، ولي روند فعلي تغييرات اقليمي زمين بهدليل تأثير انسان بر آن، اهميت بيسابقهاي پيدا كرده است. در پژوهش حاضر براي ارزيابي تغييرات اقليمي در ايستگاه بجنورد از مدلهاي LARS WG و SDSM به منظور ريزمقياسنمايي استفاده شده است. در هر دو مدل سناريوهاي A و B بررسي شده، اما در مدل SDSM از سناريوهاي جديد RCP نيز استفاده شده است. نتايج بررسي وضعيت ايستگاه از نظر دما اين نكته را روشن ميكند كه متوسط دماي ايستگاه طي دورۀ مطالعه حدود 52/13 درجۀ سانتيگراد است، اما بعد از سال 2000 دماي ايستگاه بيشتر از ميانگين درازمدت آن قرار گرفته است. نتايج مدل LARS WG نشان ميدهد بارش در ايستگاه تا سال 2050 افزايش مييابد. در سناريوي B1 مقدار افزايش بارش تا سال 2050، 258 ميليمتر برآورد شده كه 16 ميليمتر بيشتر از بارش پايه است و تمامي فصول در اين سناريو افزايش بارش دارند و مقدار افزايش در سناريوي A2 به ميزان 256 ميليمتر در سال ميرسد. در مدل SDSM بارش افزايش مييابد و اين افزايش بارش در سناريوهاي A2 و B1 بيشتر از سناريوهاي RCP است. اين مقدار در سناريوي A2، 289 ميليمتر؛ در سناريوي B2، 294 ميليمتر؛ در سناريوي 6/2 RCP، اين مقدار 264 ميليمتر؛ در سناريوي 5/4 RCP، 273 ميليمتر و در سناريوي 5/8 RCP، اين مقدار 264 ميليمتر افزايش مييابد. در مدل LARS WG دماي كمينه در هر دو حالت روند افزايشي دارد و بيشترين مقدار افزايش دماي كمينه به فصل زمستان سناريوي A2 به ميزان 8/0 درجۀ سانتيگراد مربوط است. از نظر ماهانه در هر دو سناريو دماي بيشينه در ماههاي مارس، آوريل و مي بيشترين افزايش را نسبت به ديگر فصول را دارد. مدل SDSM دماي بيشينه و كمينۀ سالانۀ كمتري را نسبت به دورۀ پايه نشان ميدهد؛ اما از نظر ماهانه ماههاي مارس، آوريل و مي هم دماي كمينه افزايش يافته و هم دماي بيشينه افزايش مييابد كه نشاندهندۀ تطابق نتايج هر دو مدل با هم است.
چكيده لاتين :
The climate of the land has always been changing over time but the current trend in climate change has become important due to the role of humans which has been unprecedented over the past years. In this study, The LARS WG and SDSM models are used to evaluate the climate change at Bojnourd station for downscaling climate and both models evaluate A and B scenarios but also used RCP new scenario in SDSM. The result of the status of the station showed temperature mean station is 13.52 c but after 2000, the temperature of the station is higher than its long-term average. The results of the LARS WG model show that precipitation will increase at the station in year 2050. In scenario B1, the amount of precipitation increase almost 16 mm more than base precipitation to 2050 and all season’s precipitation are increasing in this scenario. In scenario A2, the increase in this scenario reaches almost 256mm. In total, the SDSM model downloading to increase precipitation and this increase showed A1 and B2 scenarios more than RCP scenarios, therefore In the scenario A2 value is 289mm, the scenario B2 is 294 mm, the scenario RCP 2.6 is 264 mm, the scenario 4.5 RCP this is 273 mm and in the RCP scenario of 264 mm. In the case of temperature in the LARS WG model, the minimum temperature increases in both cases. The maximum winter temperature rise is 0.8 c in the A2 scenario. In both scenarios, the maximum temperature in March, April and May is the highest increase compared to other months. The SDSM model shows that the maximum and minimum annual temperatures of this model are lower temperatures than the base period. But the monthly increase in the months of March, April and May is the minimum and maximum increase, which indicates the matching of the results of both models.
عنوان نشريه :
اكوهيدرولوژي