شماره ركورد :
1118038
عنوان مقاله :
استعاره هاي جهتي در آغاز شاهنامه
عنوان به زبان ديگر :
Orientational Metaphor at the Beginning of the Shahnameh
پديد آورندگان :
خاتمي نيا، ميثم دانشگاه علامه طباطبائي، تهران، ايران , حسن زاده نيري، محمدحسن دانشگاه علامه طباطبائي، تهران، ايران
تعداد صفحه :
28
از صفحه :
7
تا صفحه :
34
كليدواژه :
زبان‌شناسي شناختي , استعارۀ مفهومي , استعارۀ جهتي , طرح‌وارۀ تصويري , شاهنامۀ فردوسي
چكيده فارسي :
زبان شناسان شناختي مانند ليكاف، دانش زباني را از انديشيدن و شناخت مستقل نمي دانند و معتقدند دانش زباني بخشي از شناخت عام آدمي است. آن ها استعاره را ابزار مناسبي براي تشخيص چگونگي انديشيدن و رفتارهاي زباني مي دانند. استعاره در زبان شناسي شناختي آن است كه حوزه هاي مفهومي گوناگون را جايگزين هم كنيم؛ به عنوان مثال، زندگي را سفر فرض كنيم يا موفقيت را كه مفهومي انتزاعي است در بالا تصور كنيم. يكي از گونه هاي اصلي استعاره هاي مفهومي كه زبان شناسان بررسي مي كنند، استعاره هاي جهتي هستند. آن ها بررسي مي كنند كه چطور مفاهيمي كه ملموس و محسوس نيستند و درنتيجه نمي توانند جايگاه و جهت مشخصي داشته باشند در زبان داراي جهت شده اند و اهل زبان آن ها را در بالا يا پايين، چپ يا راست يا چنين جهات متعيني جاي مي دهند و اين گونه درباره شان سخن مي گويند. شاهنامه يكي از ارزشمند ترين متون فارسي براي مطالعات زبان شناسي شناختي است؛ زيرا شكل گيري داستان ها، تعبيرات و اصطلاحاتش در دوره هاي كهن تاريخ قوم ايراني ريشه دارد و مي توان زيرساخت هاي شناختي و بسياري از قديمي ترين نگاشت هاي زباني فارسي زبانان را از آن استخراج كرد، اما تاكنون بررسي علمي مستقلي درباره آن صورت نگرفته است. مقاله حاضر مي كوشد استعاره هاي جهتي -يا به عبارتي ديگر چنان كه خواهد آمد بخشي از طرح واره هاي تصويري- 500 بيت آغازين شاهنامه را بررسي كند كه تا اوايل پادشاهي ضحاك را دربر دارد؛ استعاره هايي مانند جفت هاي متضاد بالا و پايين، راست و چپ، پيش و پس، درون و بيرون و مركز و پيرامون.
چكيده لاتين :
Cognitive linguists such as Lakoff do not know linguistic knowledge of independent thinking and knowledge, and believe that linguistic knowledge is part of human cognition. They see metaphor as a good tool for figuring out how to think and behave language. The metaphor in cognitive linguistics is to substitute various conceptual domains; for example, imagine life as traveling, or imagine success as an abstract concept above. One of the main types of conceptual metaphors that linguists study is directional metaphors. They examine how concepts that are not tangible and tangible, and therefore cannot have a definite orientation, are in the language of orientation, and they speak their language up or down, left or right, or in such an exacting direction, and they speak about it. The Shahnameh is one of the most valuable Persian texts for cognitive linguistics studies. Because the formation of stories and expressions in the ancient periods of Iranian national history is rooted, it is possible to extract the cognitive infrastructure and many of the oldest Persian language mappings. But so far there has not been an independent study on it. The present article tries orientation metaphors - or in other words, as will be seen –or in other words some kind of image schemata- the five hundred beginnings of the Shahnameh that precedes the Zahhak kingdom; metaphors like the opposite pairs up and down, right and left, before and after , Inside and outside, and center and perimeter.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
فايل PDF :
7746776
لينک به اين مدرک :
بازگشت