عناصر موثر بر همكاري ميان سازماني در مراحل پيش آيندي

Factors Affecting Inter-organizational cooperation at the front-end phase

آن چه در سال هاي اخير مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته اهميت و تعيين كننده بودن مرحله پيش آيندي در ادامه مسير همكاري ميان سازماني و تجديد آن در چرخه عمر فرايند همكاري است اما اهتمامي در خور براي شناسايي عناصر چارچوب پيشگفته صورت نگرفته است. با توجه به اهميت بسيار بالاي اين موضوع، اين تحقيق دستيابي به چارچوبي براي همكاري هاي ميان سازماني در مرحله پيش آيندي را وجهه همت قرار مي دهد. براي تجزيه و تحليل داده ها از دو روش ism و sem استفاده مي شود. جامعه آماري پژوهش در بخش ism را 9 نفر از خبرگان بخش هاي دولتي و خصوصي و نيز استادان دانشگاه تشكيل مي دهند. در بخش sem نمونه آماري را 415 نفر ازكاركنان و مديران سازمان هايي تشكيل مي دهند كه در بخش هاي مختلف آن ها در پروژه هاي مختلف با ساير سازمان ها درگير بوده اند. نتايج نشان مي دهد تعهد مديريت عالي، ارتباطات، انگيزش، چشم انداز مشترك، روابط متقابل، هدف هاي همسو، فرهنگ همكاري، اعتماد، برنامه ريزي مشترك، توزيع قدرت، مديريت تعارض، ايجاد سامانه هاي كنترلي و نظارتي، ايجاد سامانه هاي اطلاعاتي، محور قرار نگرفتن ملاحظات سياسي و نيز اقتصادي بر اثربخشي همكاري ميان سازماني موثرند. بعلاوه اين مدل مشخص مي سازد كه اثربخشي همكاري ميان سازماني نيز مي تواند بر ايجاد ارزش و موفقيت كسب و كار موثر باشد.

Researchers have focused mainly on the importance and determinability of the front end phase in the continuation of collaboration and renewal of the collaborative processes of the organizations involved, but an exploration of the factors to be taken into consideration at the front has been overlooked. Accordingly, this Paper aims at delineation of a framework for inter organizational cooperation in the front-end phase. Interpretive Structural modeling and structural equation modeling are used to analyze the data. The statistical population of the study consists of 9 experts in the Iranian public and private sectors as well as university professors in the Interpretive Structural Modeling section. For the structural equation modeling, the sample consists of 415 employees and managers of the organizations which have been involved in different Inter organizational projects. It is indicated that top management commitment, communication, motivation, shared vision, inter relationships, consistent goals, cooperation culture, trust, joint planning, power distribution, conflict management, creation of control and monitoring systems, creation of information systems, As well as Political and economic uncertainty affect the effectiveness of inter organizational cooperation. It is also demonstrated that the effectiveness of inter organizational cooperation contributes to the value creation and business success.