شماره ركورد :
1118859
عنوان مقاله :
بازتعريف «بنيادگرايي» در رمان بنيادگراي مردد نوشته ي محسن حميد
عنوان به زبان ديگر :
Religious Re-signification of "Fundamentalism" in Mohsin Hamid's "The Reluctant Fundamentalism"
پديد آورندگان :
صادقي، اميرحسين دانشگاه قم
تعداد صفحه :
27
از صفحه :
115
تا صفحه :
141
كليدواژه :
«بنياد گرايي» , مصادره , عصر طلايي , حسرت , بنيادگراي مردد , محسن حميد , دلالت گري ديني
چكيده فارسي :
مفهوم «بنياد گرايي» اصالتا متعلق به حوزه تحقيقات دين و به ويژه دين مسيحيت بوده؛ اما به تدريج آن را وارد ساير دين ها نيز كرده اند. پژوهشگران اين حوزه در تلاش بوده اند ضمن بررسي تاريخ ظهور اين پديده، دلايل شكل گيري و وجوه مشترك آن در دين هاي مختلف را بكاوند. اما به دنبال چند واقعه تاريخي، ازجمله انقلاب ايران، قضيه سلمان رشدي و به ويژه اتفاق هاي 11 سپتامبر 2002، واژه «بنياد گرايي» در عرصه عمومي غرب توسط رسانه ها مصادره شد و با استحاله كامل، به يك دال با دلالت هاي سياسي و غير ديني بدل گرديد. در اين فرايند كه در چارچوب كلان روايت نو شرق شناسي تحقق يافت، دو راهبرد نشانه شناسي پيگيري شده است. ابتدا تلاش مي شود مدلول هاي چند گانه «بنيادگرايي» در دين هاي مختلف به يك مدلول واحد و متعين، يعني دين اسلام، تقليل يابد و در گام بعد مدلول هاي گسترده دين اسلام (و به بيان بهتر مسلماني) به يك مدلول بسيار كوچك يعني «افراطي هاي مسلمان» فرو كاسته شود. محسن حميد در رمان جريان ساز خود بر آن بوده است تا ضمن باز نويسي اين روايت/ فرايند، ضمن كمك به تكثير دلالت هاي بنياد گرايي، دلالت هاي اصيل ديني آن را احيا نمايد، از تحديد مدلول هاي آن جلو گيري كند و راه را بر دو قطبي سازي مورد پسند گفتمان نوشرق شناسي يعني همان دوقطبي شرق غرب يا اسلام ليبراليسم ببندد. در مقاله حاضر با تكيه بر آراي نظريه پردازان حوزه «بنيادگرايي» و مقايسه آن با چگونگي بازنمايي آن در رمان بنيادگراي مردد، نشان داده شده كه چگونه اثر ادبي مي تواند ضمن تاييد بخشي از نظريه ها، بينش هاي جديدي در اين حوزه ارائه دهد و كمك كند تا پيچيدگي هاي اين موضوع در دنياي جديد واكاوي شود. اين جستار درصدد است تا استدلال كند كه چگونه رمان بنيادگراي مردد برداشت هاي رسانه اي و حتي نخبگاني در دنياي غرب از «بنيادگرايي» را به چالش مي كشد و به باز تعريف و باز مصادره آن دست مي زند.
چكيده لاتين :
9/11 attacks has turned “fundamentalism” to one of the most used words in the media, and among intellectuals around the world, especially in the West. Many books have been written to investigate the probable reasons of the emergence of the phenomenon. Literature, and specifically fiction, has also abundantly contributed to the discussions about fundamentalism. Mohsin Hamid, the well-known Pakistani writer, in his novel The Reluctant Fundamentalist (2007) treated fundamentalism from a new perspective. The present article will first discuss the famous theoretical books written about fundamentalism, then through applying them to The Reluctant Fundamentalist, will try to suggest the ways Hamid has meaningfully contributed to the discussion. The article will try to show that how The Reluctant Fundamentalist has challenged both the public, state, and even the elite views about fundamentalism and especially “Islamic fundamentalism.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
نقد ادبي‌
فايل PDF :
7748320
لينک به اين مدرک :
بازگشت