چالش هاي ازدواج مجدد زنان با حضور فرزند: پژوهشي كيفي

Challenges for Remarriage of Women with Children: A Qualitative Study

ازدواج دوباره چالش بزرگي خواهد بود؛ زماني كه يكي از طرفين يا هردو داراي فرزند باشند. در اين صورت، عوامل مختلف فرهنگي، اقتصادي، سنت و عقايد و بسياري عوامل ديگر چالش‌زا مي‌شود و حتي وجود فرزند يكي از دلايل اصلي بر جلوگيري از آن خواهد بود. از‌اين‌رو، هدف پژوهش حاضر بررسي تجربة چالشهاي ازدواج مجدد با حضور فرزندان و مشخص‌كردن ساختار نهايي آن در مشاركتكنندگاني بود كه تجربة اين پديده را داشتند. در اين پژوهش، براي جمعآوري و ارزيابي اطلاعات دربارة چالشهاي ازدواج مجدد با حضور فرزند از پژوهش كيفي پديدارشناسي توصيفي استفاده شده است. چهارده مشاركتكننده، كه ازدواج مجدد را در زندگي زناشويي خود تجربه كرده بودند، به روش نمونهگيري هدفمند انتخاب شدند و جمع آوري دادهها از طريق مصاحبة نيمه‌ساختاريافته با آنها تا رسيدن دادهها به اشباع ادامه يافت. تحليل دادهها به 4 درونماية اصلي (تم) و 10 درونماية فرعي (مقوله) منتهي شد. اين درونمايهها عبارت‌اند از: «ادراك مشكلات حضور فرزند» با درونمايههاي فرعي: مشكلات رفتاري و سازگاري فرزندان، حضور فرزند بهعنوان مانع، پذيرفتن يا نپذيرفتن ازدواج مجدد از جانب فرزند؛ حضور بعد اقتصادي و مالي با درونمايههاي فرعي: اهميت بعد اقتصادي و لزوم مديريت مالي؛ حضور ابعاد اجتماعي و فرهنگي با درونمايههاي فرعي: باورهاي كارآمد و ناكارآمد اجتماعي و فرهنگي، دخالت اطرافيان، تسهيل‌گري يا بازداري اجتماعي و ملزومات ازدواج مجدد با درونمايههاي فرعي: همبستههاي تسهيلكننده و اهميت رفتارهاي مناسب و درك همسر. نتايج اين پژوهش نشان ميدهد ازدواج مجدد پديدة چندبعدي با ابعاد فردي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و خانوادگي با چالشهاي گوناگون است. يافتههاي اين پژوهش ادبيات محدود گذشته درزمينة تجربة ازدواج مجدد با حضور فرزند را گسترش ميدهد. همچنين ساختار چالشهاي استخراجشدة اين مطالعه در زمينة زوجدرماني و مشاورة پيش از ازدواج اين شكل از ازدواج داراي تلويحات كاربردي فراوان براي پيشگيري از ناخشنودي زناشويي و افزايش موفقيت زناشويي و خانوادگي آنهاست.

Marriage for the second time will be a big challenge if any of the man or woman or both have children. In this case, there will be challenging factors including various cultural, economic, traditions and beliefs and many other problems. Even the existence of a child will be one of the main reasons for preventing them from marriage. Therefore, the purpose of this study is to examine the experience of the challenges of re-marriage with the presence of children and to identify its final structure in the participants who had experienced that. In this research, a qualitative descriptive phenomenological research has been directed to collect and evaluate information about the challenges of re-marriage with the presence of the children. Fourteen subjects who experienced remarriage in their married life were selected through targeted sampling and data collection was conducted through semi-structured interviews. Data analysis has revealed 4 main themes (themes) and 10 sub-themes (categories). These are including: "Perceiving the problems of having a child" with categories of, behavioral problems and children's adaptation, the presence of the child as an obstacle, the acceptance or rejection of the child of the remarriage; economic and financial dimension with the categories of the importance of economic dimension and the necessity of financial management; social and cultural dimensions with categories of social and cultural inefficiencies, interference of those around them, social facilitation or inhibition; and requirements for re-marriage with the categories of facilitators and importance of proper behaviors and understanding of the spouse. The results of this research have indicated that this is a multidimensional phenomenon with individual, economic, social, cultural and family dimensions. The findings of this study expanded the limited literature on the experience of re-marriage with the presence of the child. Also, the structure of the challenges posed by this study in the field of paternity treatment and premarital counseling has many implications for preventing marital dissatisfaction and increasing marital and family success.