شماره ركورد :
1119978
عنوان مقاله :
نقش كانال نرخ ارز در مكانيزم انتقال غيرخطي سياست پولي در ايران؛ رويكرد (MSVAR)
پديد آورندگان :
مهديلو ، علي دانشگاه تبريز , اصغرپور ، حسين دانشگاه تبريز
تعداد صفحه :
33
از صفحه :
121
تا صفحه :
153
كليدواژه :
مكانيزم انتقال غيرخطي سياست پولي , كانال نرخ ارز , ماركوف سوئيچينگ
چكيده فارسي :
مقامات پولي كشور تلاش مي كنند تا متناسب با اهداف كشور عرضه پول را به نحوي تغيير دهند ت به ا اهداف كلان اقتصادي از جمله دست يابي به رشد اقتصادي بالاتر، تثبيت  قيمت ها، تعادل ترازپرداخت ها و كنترل حجم پول يا نقدينگي دست يابد.از اين رو  ارزيابي دقيق مكانيزم انتقال سياست پولي موجب درك بهتر از چگونگي تأثير اقدامات پولي بر توليد و سطح قيمت ها مي شود.  در اين راستا نرخ ارز به عنوان يكي از كليدي ترين متغيرهاي اقتصاداست كه  مي تواند در انتقال آثار سياست هاي پولي بسيار تعيين كننده باشد. به عبارتي نرخ ارز شاخص مهمي از اقتصاد است كه بدليل ارتباط متقابل خود با ساير متغيرهاي داخلي و خارجي، هم از تحولات اقتصادي داخل و خارج اثر مي پذيرد  و هم بر متغيرهاي اقتصادي داخلي اثرگذار مي باشد. لذا  نقش كانال نرخ ارز در مكانيزم انتقال پولي در اقتصاد ايران مي تواند بسيار حائز اهميت باشد.اين مسئله در شوك هاي ارزي سال هاي اخير بسيار پررنگ بوده است. از اين رو هدف مطالعه حاضر مطالعه نقش كانال نرخ ارز در انتقال آثار سياست پولي مي باشد.  اما بايد توجه داشت كه اكثر سري هاي اقتصادي بدلايل مختلف از جمله تغييرات ساختاري اقتصادي و يا تغيير رفتار عوامل اقتصادي در طول زمان دچار تغيير در روند و رفتار مي شوند. بر اين اساس تغييرات سري هاي زماني مي تواند موجب تغيير روابط بين متغيرها در طول زمان گردد. از اين رو  انتقال غيرخطي سياست هاي پولي بسيار محتمل به نظر مي رسد.  انتقال غيرخطي سياست هاي پولي به معني تغيير نحوه اثرگذاري تغييرات پولي بر توليد و سطح قيمت ها مي باشد. در واقع هدف از مطالعه مكانيزم انتقال غيرخطي سياست پولي از كانال نرخ ارز، بررسي تغيير نحوه اثرپذيري نرخ ارز از تغييرات پولي و تغيير اثرگذاري نرخ ارز بر توليد و سطح قيمت ها در طي دوره هاي مختلف مي باشد. در اين راستا در مطالعه حاضر براي بررسي نقش كانال نرخ ارز در مكانيزم انتقال غيرخطي سياست هاي پولي از روش MSVAR استفاده مي شود كه قابليت هاي زيادي براي لحاظ كردن تغييرات ساختاري دارد براي داده هاي تحقيق نيز از سري زماني توليد ناخالص داخلي، شاخص قيمت مصرف كننده، حجم پايه پولي نرخ ارز طي فصول 1Q 1370 تا 4Q 1395 استفاده مي شود.  نتايج تحقيق تأييدي بر نظريات پوليون در اقتصاد ايران مي باشد. به طوريكه پول در دو رژيم صفر (سال هاي بعد از1384) و رژيم يك (سال هاي قبل از 1384) در كوتاه مدت بر توليد مؤثر بوده و در بلندمدت تأثيري بر توليد نداشته است. مهم ترين وجه تمايز بين فصل هاي رژيم صفر و رژيم يك رشد مانده حقيقي پايه پولي مي باشد. به طوري كه، رشد مانده حقيقي پايه پولي نسبت به فصل مشابه سال قبل در رژيم صفر نسبت به رژيم يك در حدود 8 برابر است. اما مقايسه اثرات پول بر توليد در اين دو رژيم حاكي از اين است كه پول اثرات مشابهي بر توليد داشته است. لذا رشد بيشتر پول در رژيم صفر نتوانسته اثرگذاري بيشتري بر توليد نسبت به رژيم يك داشته باشد. از طرفي اما بررسي اثرات پول بر سطح قيمت ها حاكي از اين است كه در بلندمدت در رژيم صفر كه رشد پول زياد بوده است، پول اثرات بزرگ تر و ماندگارتري بر قيمت ها داشته است. نتايج برآورد شده در خصوص نقش كانال نرخ ارز در مكانيسم انتقال پول حاكي از اين است كه افزايش پول از كانال نرخ ارز در رژيم صفر نقشي در انتقال پول به توليد نداشته است، در حاليكه در رژيم يك، كانال نرخ ارز سهم قابل توجهي در انتقال پول بر توليد داشته است و تغييرات پول از طريق اين كانال موجب كاهش توليد شده است. از طرفي سهم كانال نرخ ارز در انتقال پول به قيمت ها در رژيم صفر (رشد زياد پول) نسبت به رژيم يك (رشد كم پول) بيشر و ماندگارتر است. به عبارتي در رژيم صفر، افزايش پول موجب افزايش بيشتر نرخ ارز شده و افزايش نرخ ارز اثرات ماندگارتري بر سطح قيمت ها خواهد داشت. با توجه به يافته‏هاي تحقيق توصيه مي‏شود تا بانك مركزي جهت كنترل تورم، رشد حجم پول را محدود نمايد. زيرا با افزايش رشد پول، اثرگذاري پول بر توليد تغيير نكرده و تنها در بلندمدت موجب رشد بيشتر قيمت‏ها خواهد شد. از طرفي بدليل اينكه كانال نرخ ارز در هر دو رژيم نقش منفي در انتقال پول بر توليد داشته‏است، لذا توصيه مي‏گردد تا بانك مركزي به منظور افزايش توليد، با كنترل ساير عوامل مؤثر بر نرخ ارز، از جهش و رشد بيشتر نرخ ارز جلوگيري نمايد تا آثار منفي آن بر توليد را محدود نمايد.
عنوان نشريه :
اقتصاد مقداري
لينک به اين مدرک :
بازگشت