نقش هوش هيجاني و سبك رهبري مربيان در انگيزش موفقيت و تعهد كشتي‌گيران نخبه ايران.

هدف از انجام اين تحقيق نقش هوش هيجاني و سبك رهبري مربيان در انگيزش موفقيت و تعهد كشتي‌گيران نخبه ايران با استفاده از مدل معادلات ساختاري است. تحقيق حاضر از نظر هدف، كاربردي و از نظر استراتژي، همبستگي است. جامعه آماري تحقيق شامل كليه كشتي گيران حاضر در نيمه اول سال 1396 در اردوي تيم ملي مي باشد، كه تعداد آن ها 156 نفر بود. به علت محدود بودن جامعه آماري، تعداد نمونه ‎ها با جامعه آماري برابر در نظر گرفته شد. در جمع‌آوري داده ها از پرسشنامه هوش هيجاني لان و همكاران (2009)، سبك رهبري چلادوراي (1980)، انگيزش موفقيت رابرتز و ترشو(1998) و تعهد ورزشي اسكانلان و همكاران (1993) استفاده شد. پايايي تركيبي پرسشنامه ها به ترتيب0.71، 0.74، 0.70 و 0.81 بدست آمد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از روش هاي آمار توصيفي و آمار استنباطي نظير آزمون كلموگروف اسميرنوف و مدل معادلات ساختاري استفاده شد. يافته هاي تحقيق نشان داد كه ضريب تاثير هوش هيجاني مربيان در انگيزش موفقيت (0.925=β)، در تعهد (0.799=β) و سبك حمايت اجتماعي مربيان در انگيزش موفقيت (0.837=β)، در تعهد (0.817=β) و سبك بازخورد مثبت مربيان در انگيزش موفقيت (0.668=β) و در تعهد (0.639 =β) در سطح آلفاي 0.05=α معني دار بوده است لذا مي‌توان گفت كه هوش هيجاني و سبك هاي رهبري ذكر شده در انگيزش موفقيت و تعهد ورزشي كشتي‌گيران نخبه ايران تاثير معني داري دارد .