عنوان مقاله :
تعليق مشروطيت/ برتري استثناء برآمدنِ دولت مطلقهي پهلوي
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان
پديد آورندگان :
صحرايي، عليرضا دانشگاه فردوسي مشهد - علوم سياسي، مشهد، ايران , خليلي، محسن دانشگاه فردوسي مشهد - علوم سياسي، مشهد، ايران , منشادي، مرتضي دانشگاه فردوسي مشهد - علوم سياسي، مشهد، ايران , اسلامي، روح اله دانشگاه فردوسي مشهد - علوم سياسي، مشهد، ايران
كليدواژه :
ايران , تعليق , مشروطيت , دولت , وضعيت استثناء
چكيده فارسي :
با وقوع انقلاب مشروطه و تدوين قانون اساسي و تشكيل مجلس شوراي ملي، گمان ميشد كه دولت و حكومت در ايران «كنستيتوسيونل» گردد؛ ولي، دشوارهي بنيادين سياست ايران معاصر يعني مشروطهسازي قدرت همچنان لاينحل باقي ماند و باتوجه به بقاي درونمايههاي انديشگي، بهسمت وضعيت استثناء و تعليق مشروطيت سوق پيدا كرد؛ تا جايي كه گروهي از متفكران و سياستمداران اعلام كردند كه جهت رسيدن به اهداف مختلف و وضعيتهاي استثنايي ايجادشده، چارهاي جز پذيرش حكومت «استبداد منور» و مشت آهنين و دولت مطلقهي مركزي، نيست. درواقع، سازوكارهاي دموكراتيك، با حاكمشدن «وضعيت استثناء» بهحاشيه رفت و دچار «تعليق» شد. بنابراين امكان و يا امتناع مشروطهسازي در تاريخ معاصر ايران به يك پرسمان اساسي تبديل شد. پژوهشگران براي پژوهشِ پرسمان، از دستگاه مفهومي «وضعيت استثنا» بهمنظور واكاوي دشوارهي «تعليقِ مشروطيت» در تاريخ انديشه سياسي ايران بهره گرفته و قصد دارند به اين پرسش بنيادين پاسخ دهند كه چه مؤلّفههاي انديشهاي، سببساز يق مشروطيت و چيرگي وضعيت استثناء، در دوران پايانِ قاجار و عصر سلطنت پهلوي اول گرديد. در پاسخ به سوال پژوهش، اين فرضيه مطرح است كه در سالهاي مذكور، حضور درونمايههاي انديشگاني اعم از انديشهي شاهيآرماني، سلطنتگرايي، حكومت يكنفره، استبداد شاهي، جهانبيني خيمهاي/ مسقف، رابطهي اطاعت بين رعيت و فرمانروا، مشروطهسازيِ قدرت سياسي را بهتعليق كشاند و استثناء را بر قاعده چيرگي بخشيد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه علوم سياسي