شماره ركورد :
1120556
عنوان مقاله :
واكاوي در خاستگاه ويتگنشتايني گرايش مفهومي و ضد زيباشناختي آرا و آثار جوزف كاسوت
پديد آورندگان :
فرهنگ مهر، نرگس دانشگاه سمنان - دانشكدة هنر , آفرين، فريده دانشگاه سمنان - دانشكدة هنر
تعداد صفحه :
15
از صفحه :
57
تا صفحه :
71
كليدواژه :
زيباشناسي , گزاره هاي تحليلي , فرماليسم , هنر براي هنر , هنر مفهومي
چكيده فارسي :
تلاش مقاله حاضر بر روشن كردن مقصود كاسوت از ارائه هنر مفهومي و شرح چگونگي مخالفت او با زيباشناسي و فرماليسم با توجه به ريشه هاي ويتگنشتايني اقدامات او است. همچنين براي ارزيابي آنچه كاسوت مي گويد و آنچه نشان مي دهد مقاله «هنر بعد از فلسفه» و يكي از آثار سري «يك و چند چيز» مطالعه مي شود. اين مطالعه نشان مي دهد با اين كه كاسوت در مقاله مذكور با ابتنا بر شباهت خانوادگي از رويكرد تعريف گرا براي مفهوم هنر مي گذرد، اما جست وجو در شرايط هنر با اتكا به ايده به صورت ايجابي به مفهومي باز از هنر مي انجامد كه امكان تعيين شرايط لازم و كافي براي اين مفهوم ندارد. افزون براين، هر يك از مصاديق يا آثار هنري با اتكا به ايده درون مفهوم باز هنر قرار مي گيرند. معناي هر يك از آثار كاسوت براي نمونه يك و سه صندلي، درون خودشان و متكي به زمينه شكل گيري آن ها؛ و در چينش ممكن سه صندلي در تطابق با گزاره «يك و سه صندلي» رقم مي خورد. كاسوت آثار هنري را به عنوان عرصه نمايش هم ريختي با آن گزاره ها به عنوان تصوير انديشه معرفي مي كند. بدين طريق هنرمند در بند فاز خودبيان گري يا بيان احساسات لحظه اي اش نسبت به ايده آن نيست و در حال فراهم كردن وضعي از امور، يا تصويري براي يك گزاره تحليلي است. مطالعه آرا و آثار كاسوت با تاملي بر آراي ويتگنشتاين نشان مي دهد روش او به صورت سلبي گذر از استلزامات فرماليستي، دغدغه زيبا گرايي، تزيين، فرم هاي ادراكي، بصري و استتيكي را پيشنهاد مي كند. اثر يك و سه صندلي، با چالش در تعريف ذاتي هنر، در شرايط بازنمايي بين مفاهيم زبان، مصاديق تجربي و تصاوير آنها كندوكاو مي كند. اما در نهايت، در بند بازنمايي و هم ارزي گزاره هاي منطقي و وضع امور يا انديشه و تصوير آن، باقي مي ماند. اين خود نوعي فرم گرايي و بازنمايي بين عرصه گفتار و تصوير است. امكان هايي در ويژگي منحصر بفرد هنر، در ظرافت هاي نگاه، در باقي مانده و مازاد نگاه، در شواهد ارزيابي ناپذير و حتي در ارائه امر غيرقابل بيان و در رابطه گفتار و تصوير وجود دارد كه به هنر توان كناره گيري از رابطه بازنمايانه را مي دهد. اين امكان ها از سوي كاسوت در اين مقاله و اثر مذكور ناديده گرفته شده است.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
كيمياي هنر
فايل PDF :
7752610
لينک به اين مدرک :
بازگشت