عنوان مقاله :
چرخش گفتماني روايتي ادبي پس از گذار به ساحت نقاشي
پديد آورندگان :
آلبوغبيش ، عبدالله دانشگاه علامه طباطبائي , آشتياني عراقي ، نرگس دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
ادبيات تطبيقي , مطالعات ميانرشتهاي , نظامي گنجهاي , سلطان محمد تبريزي , چرخش گفتماني
چكيده فارسي :
واكاوي همكنشي ادبيات با هنرهاي مختلف از جمله هنر نگارگري عرصهاي پويا در ادبيات تطبيقي قلمداد ميشود. پژوهش حاضر با رويكردي ميانرشتهاي در اين حوزۀ مطالعاتي، انتقال معنا از ادبيات به نقاشي و پيوندهاي روايت متن پيرزن و سلطان سنجر در مخزنالاسرار نظامي با روايت نگارۀ پيرزن و سلطان سنجر رقم سلطان محمد تبريزي را كاويدهاست. كشف گسست و پيوستهاي روساختي و ژرفساختي ميان دو متن ادبي و نگارگرانه، توجه به گذار معنايي و در نتيجه، توليد معاني ثانوي در نقاشي، بخشي از ساختار عام اين پژوهش را شكل ميدهند. بر مبناي پژوهش حاضر، موقعيت مركزي پيرزن و سلطان سنجر در روايت نظامي و گذار آن به ميدان نگارگرانه و بهرهگيري از شگرد كنايي در خلق نگاره نمايانگر پيوستهاي روساختي دو روايت نوشتاري و ديداري هستند. اما، در همين سطح نوعي گسست ميان نگاره و روايت هم رخ دادهاست. تفاوت لحن دو روايت، گسترش بخشيدن به دايرۀ پردازشهاي توصيفي شخصيتها در ميدان نگارگرانه و كاستن از كاركرد استعاري، بازنموني از اين واگرايياند. در سطح ژرفساختي، نگارۀ سلطان محمد در چرخشي گفتماني ضمن گسست از كاركرد غايي روايت نظامي، به ترويج امر سياسي به جاي امر اخلاقي پرداختهاست و تلاش نگارگر براي ترويج گفتمان صوفيانۀ شاهان صفوي باعث شدهاست تا وي به روايتهاي تاريخي پادشاهان باعظمت گذشته پرداخته، از آن پادشاهان در جايگاه پروتوتيپ بهره گيرد و ضمن عظمتبخشي به شاهان صفوي، دادگري را به مثابۀ يكي از خصوصيتهاي عام آنان برجسته نمايد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت