عنوان مقاله :
دلايل رويكرد اميرخسرو دهلوي در غزل به وقوعگويي و واسوختسرايي
پديد آورندگان :
ذبيح نيا عمران ، آسيه دانشگاه پيامنور , كريمي نژاد ، نجمه دانشگاه پيامنور
كليدواژه :
اميرخسرو , واسوخت , مكتب وقوع , عاشق , معشوق , غزل , سبك عراقي
چكيده فارسي :
مكتب وقوع و شاخۀ مشهور آن «واسوخت»، در اوايل قرن دهم در تاريخ ادبيات فارسي جايگاه ممتازي در غزل فارسي دارد. اين شيوه كه حدّ فاصل ميان سبك عراقي و هندي است، بيشترين تغييرات و دگرگونيها را در موضوعات شعري بعد از سبك عراقي ايجاد نمودهاست. اميرخسرو دهلوي از عارفان و شاعران نامدار پارسيگوي هندوستان، در نيمۀ دوم قرن هفتم و اوايل قرن هشتم هجري است. با وجود اينكه او يكي از شاعران برجستۀ سبك عراقي است، اما بايد وي را از پيشروان وقوعگويي در ايران به شمار آورد. سادگي زبان و بيان، واقعيت مسائل بين عاشق و معشوق از ويژگيهاي برجستۀ مكتب وقوع است كه در غزليات وي نمودِ فراواني دارد. عاشق در غزليات اميرخسرو در اين طرز بيان، ناز معشوق را نميخرد، بلكه هنگامي كه با بيتوجهي معشوق مواجه ميشود، از وي اعراض ميكند و زبان به گلايه و سرزنش ميگشايد. تنبيه كردن و انتقام گرفتن از معشوق سنگدل، بيان روابط و حالات بين عاشق و معشوق، رويگرداني عاشق از معشوق و برعكس، تنبيه و تنزل معشوق، توجه به معشوق مذكر، وصف حالات وصال، بيان خاكساري و ذلت معشوق، بيچارگي عاشق و... از ويژگيهاي غزل اوست. بر اساس دستاورد مقاله، اين شاعر در غزليات خود سوز و گداز حاصل از عشق را كه از عناصر مهم در مكتب واسوخت است، در وجود خود درك كردهاست و آن را به صورت مضمونآفريني همراه با باريكانديشي و خيالبافي در غزليات خود بهكار گرفتهاست.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت