اثربخشي آموزش مؤلفه هاي شناختي رفتاري بر راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان، تاب آوري و خودكنترلي زنان مطلقه

زمينه و هدف: طلاق از استرس زاترين فقدانها مي باشد و موجب آشفتگي هاي هيجاني و مشكلات رفتاري در افراد مي شود، در اين ميان آسيب پذيري زنان از پيامدهاي طلاق بيشتر از مردان است. هدف از پژوهش حاضر تعيين اثربخشي آموزش مؤلفه هاي شناختي رفتاري بر روي راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان، تاب آوري و خودكنترلي زنان مطلقه بوده است.روش و مواد: پژوهش حاضر نيمه آزمايشي از نوع پيش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود كه با روش نمونه گيري در دسترس، از بين كليه زنان مطلقه مراجعه كننده به مركز مشاوره دادگستري شهرستان بابل نيمه دوم سال 1396 و نيمه اول سال 1397، تعداد 60 نفر انتخاب و به طور تصادفي در دو گروه آزمايش و گواه تقسيم شدند. ابزار گردآوري داده ها شامل پرسشنامه راهبردهاي شناختي هيجان، مقياس تاب­آوري و پرسشنامه خودكنترلي بود. براي اجرا، در ابتدا، از هر گروه پيش آزمون گرفته شد. سپس آموزش شناختي رفتاري طي 12 جلسه 90 دقيقه اي، روي گروه آزمايش صورت گرفت. و بعد از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تحليل داده­ها با استفاده از آزمون تحليل كوواريانس چندمتغيري و نرم افزار SPSS-22 صورت گرفت.يافته ها: مطالعه نشان داد كه ميانگين (انحراف معيار) سن گروه آزمايش (5.4) 34.7 و گروه گواه (6.7) 35.1 سال بود. ميانگين (انحراف معيار) تنظيم شناختي هيجان مثبت در پيش آزمون گروه آزمايش از (10.5) 52.4 به (13.7) 60.2  در پس آزمون افزايش يافت (0.001 P). ميانگين (انحراف معيار) تنظيم شناختي هيجان منفي در پيش آزمون گروه آزمايش از  (9.3) 59.5 به (4) 48.2 در پس آزمون كاهش يافت (0.001 P). ميانگين (انحراف معيار) تاب آوري در پيش آزمون گروه آزمايش از (7.7) 43.6 به (9.5) 55.6 در پس آزمون افزايش يافت (0.001 P). ميانگين (انحراف معيار) خودكنترلي در پيش آزمون گروه آزمايش از (6.4) 35.8 به (8.5) 46.2 در پس آزمون افزايش يافت (0.001 P). ميانگين تنظيم شناختي هيجان مثبت، تنظيم شناختي هيجان منفي، تاب آوري و خودكنترلي در پيش آزمون و پس آزمون گروه گواه تفاوت آماري معناداري با يكديگر نداشتند.نتيجه گيري: مطالعه نشان داد كه آموزش شناختي رفتاري منجر به افزايش تنظيم شناختي مثبت، تاب آوري، خودكنترلي و كاهش تنظيم شناختي منفي در زنان مطلقه شد.