افكار خودكشي در دانشجويان با گرايشهاي وسواس: نقش الكسي تايمي، مسئوليت پذيري و عاطفه مثبت و منفي

زمينه و اهداف:هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه الكسي تايمي، نگرش مسوليت پذيري و عاطفه مثبت و منفي با تفكر خودكشي در افراد با گرايش وسواس بود. مواد و روش ها:نمونه پژوهش شامل 400 نفر دانشجوي دانشگاه تبريز بودند، كه از آنها 151 نفر كه نمره وسواسشان بالاتر از خط برش بود به عنوان افرادي كه گرايش وسواس داشتند به روش نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند. براي جمع آوري داده از پرسشنامه هاي الكسي تايمي تورنتو20، نگرش مسوليت پذيري، عاطفه مثبت ومنفي، وسواسي اجباري ييل براون و تفكر خودكشي بك استفاده شد. براي تحليل داده ها از روش گشتاوري پيرسون و رگرسيون سلسله مراتبي استفاده شد. يافته ها:نتايج تحليل رگرسيون سلسله مراتبي نيز نشان داد، كه با كنترل متغيرهاي دموگرافيك، متغير ناگويي خلقي به صورت كل و زيرمقياس هاي دشواري در تشخيص احساسات و دشواري در توصيف احساسات و عاطفه منفي قادر به پيش بيني تفكر خودكشي هستند و متغير مسئوليت پذيري و عاطفه مثبت و زيرمقياس تفكر بيروني الكسي تايمي قادر به پيش بيني متغير ملاك نبودند. نتيجه گيري:براساس اين يافته ها مي توان نتيجه گرفت كه دشواري در تشخيص احساسات و دشواري در توصيف احساسات و عاطفه منفي تعيين گرهاي اصلي تفكرخودكشي در افراد با گرايشات وسواس هستند.