ارائه الگوي تلفيقي جوامع يادگيرنده حرفه اي ناب

هدف آموزش كمك به پيروزي افراد است و نظام آموزشي كه در تحقق اين امر كارايي لازم را نداشته باشد، نيازمند بازبيني و اصلاح است. هدف اين پژوهش، بهره گيري از اصول تفكّر ناب براي شناسايي و حذف موانعي است كه تبديل نظام آموزشي ايران به اجتماع يادگيرنده حرفه اي را به چالش مي كشاند. در اين پژوهش كيفي، با استفاده از روش نمونه گيري هدفمند در قالب كاربردي سيستماتيك از روش پژوهشي داده بنياد، داده هاي حاصل از 13 مصاحبه نيمه ساختار يافته با خبرگان ، مشاهده 10 منطقه آموزشي استان تهران و تحليل محتواي 45 سند مرتبط،‌ با كدگزاري در نرم افزار MAXQDA 12 مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گرفته اند. 1370 كد استخراج شده، در قالب 239 مفهوم، 19 مقوله و 6 مؤلفه دسته بندي شده اند. بر اساس نتايج حاصل از تحليل داده ها، آموزش بر اساس نيازهاي فراگيران، معلّمان و ساير ذي نفعان عامل اصلي لزوم شكل گيري اجتماع يادگيرنده حرفه اي است كه فرايندها و تعاملات شكل دهنده آن مثل همكاري، به اشتراك گذاشتن، ارزيابي و شناسايي، تحت تأثير عوامل زمينه اي تسهيل گر (فرهنگ و رهبري) و عوامل بازدارنده (ضعف ها و اتلاف ها) قرار مي گيرند. شدت و ضعف اين دو دسته از عوامل،‌ مي تواند موجب بروز تغييراتي مثبت يا منفي در پيامدهاي مورد انتظار اين جوامع گردد.