طراحي الگوي مفهومي مدارس سبز در ايران

از نظر هدف،كاربردي و از نظر جمع‌آوري داده‌ها،داراي رويكرد آميخته اكتشافي(كيفي كمّي)است. جامعه آماري در بخش كيفي،خبرگان آشنا و مسلط به مدارس سبز و در بخش كمّي، مديران زن و مرد مدارس دولتي و غيردولتي دوره ابتدايي مناطق 19گانه آموزش و پرورش شهر تهران بود(1862=N).حجم نمونه در بخش كيفي با اشباع نظري(12=n)و در بخش كمّي بر اساس فرمول«كوكران»(350=n)برآورد شد.براي انتخاب نمونه در بخش كيفي از نمونه‌گيري هدفمند و در بخش كمّي از نمونه‌گيري تلفيقي(تصادفي خوشه‌اي و طبقه‌اي)استفاده شد.ابزار گردآوري داده‌ها در بخش كيفي، مصاحبه به روش«گروه كانوني»و در بخش كمّي، پرسشنامه بر مبناي مقياس پنج درجه‌اي ليكرت بود.روايي مصاحبه با روش«مثلث سازي»و پايايي آن از طريق ضريب«كاپاي كوهن»(0.714=K) مورد ارزيابي و تاييد قرار گرفت.روايي پرسشنامه از لحاظ منطقي (صوري و محتوايي) از طريق نظرسنجي از چند نفر از خبرگان،روايي ﻫﻤﮕﺮا از طريق محاسبهAVE و روايي واﮔﺮا از طريق محاسبه جذرAVE به تاييد رسيد.پايايي پرسشنامه از طريق آلفاي كرونباخ 0.846=α و از طريق بازآزمايي 0.849=α به دست آمد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها در بخش كيفي از ضريب كاپاي كوهن و كدگذاري باز و محوري و در بخش كمّي،از آزمون‌هايAVE، جذرAVE، آلفاي‌كرونباخ، بازآزمايي و تحليل‌عاملي‌تاييدي به‌واسطه نرم‌افزارهاي آماري SPSS، Lisrel، SmartPLS استفاده شد.نتايج در بخش كيفي به شناسايي 3بُعد، 9مولفه و30 شاخص جهت«طراحي الگوي مفهومي مدارس سبز در ايران»انجاميد. در بخش كمّي،مشخص شد كه مقادير به دست آمده در شاخص‌هاي برازش مطابق با استانداردهاي قابل قبول است و مي‌توان با اطمينان اظهار نمود كه الگوي پژوهش از برازش مناسبي برخوردار است.