الگوي خلق ارزش برند در چارچوب آميخته بازاريابي برند

امروزه كسب جايگاه مناسب نشان تجاري شركت در ذهن مشتريان از اهميت بالايي برخوردار است. پژوهش حاضر در پي آن است كه عناصر آميخته بازاريابي 4c را شناسايي كرده و به اولويت بندي آنها در صنعت كاشي و سراميك استان يزد بپردازد. بدين منظور، در گام اول شاخص ‌هاي آميخته بازاريابي 4c بررسي شد؛ سپس با استفاده از نظر خبرگان و كارشناسان حوزه بازاريابي و فروش در صنعت كاشي و سراميك، در گام دوم از روش تصميم ‌گيري گروهي براي تعيين روابط بين معيارها و در گام سوم، از روش فرآيند تحليل شبكه‌اي براي تعيين وزن هر يك از معيارها به وابستگي و بازخورد استفاده شد. در گام آخر با استفاده از روش ويكور، رتبه ‌بندي سه شركت معتبر در صنعت كاشي و سراميك استان يزد انجام شد. روش تصميم ‌گيري گروهي نشان مي دهد كه برقراري تماس مكرر با مشتريان، اثرگذارترين شاخص است. نتايج فرآيند تحليل شبكه اي بيانگر آن است كه مراجعه بازاريابان مجرب به محل حضور مشتريان از لحاظ وزن و اهميت در رتبه اول قرار دارد و پس از آن معيارهاي افزايش تعداد مراكز پخش و ايجاد سايت اطلاع ‌رساني به ترتيب به‌ عنوان مهم ترين شاخص‌ ها، بالاترين وزن را به خود اختصاص داده ‌اند. نتايج روش ويكور نشان مي‌ دهد كه شركت كاشي و سراميك ج كمترين فاصله را با حالت ايده‌آل از لحاظ وزن به‌ دست آمده در روش فرآيند تحليل شبكه‌ اي، براي شاخص‌ هاي مدل آميخته بازاريابي 4c دارد.