عنوان مقاله :
تحليل تطبيقي رمانهاي بينالقصرين نجيب محفوظ و زن درهم شكسته سيمون دوبووار براساس نقد فمنيستي
پديد آورندگان :
غيبي، عبدالاحد دانشگاه شهيد مدني آذربايجان , خليلي، پروين دانشگاه ايلام , باوان پوري، مسعود دانشگاه شهيد مدني آذربايجان
كليدواژه :
نقد فمنيستي , نجيب محفوظ، بين القصرين , سيمون دوبووار , زن درهمشكسته
چكيده فارسي :
جريان فمنيسم جنبشي سازمانيافته است كه در اوايل قرن بيستم ميلادي براي دفاع از حقوق زنان و حفظ موقعيت آنان دربرابر نظام مستبدانۀ مردسالاري و ازبين بردن سيطرۀ تبعيض جنسيتي بهوجود آمد. در سراسر جهان، پژوهشگران زيادي به فعاليت در اين حوزه و دفاع از حقوق زن پرداختند. از ميان اين روشنفكران، نجيب محفوظ، نويسندۀ سرشناس مصري و برندۀ جايزۀ نوبل ادبيات، و سيمون دوبووار، نويسندۀ مشهور فرانسوي بودند كه در آثارشان از ظلم بر زنان و مظلوميت آنان دربرابر فشارهاي زندگي مردسالاري سخن بهميان آوردهاند. در اين پژوهش، با روش توصيفي ـ تحليلي و در چارچوب مكتب امريكايي ادبيات تطبيقي، جريان نقد فمنيسم در رمانهاي بينالقصرين از نجيب محفوظ و زن درهمشكسته از سيمون دوبووار بررسي و وجوه اشتراك و افتراق اين دو نويسنده درخصوص توجه به حقوق زنان بيان شده است. نتايج پژوهش حاضر حاكي از آن است كه هر دو نويسنده به نقد رفتارهاي زنان و تن دادن به فرودستي، تسليم آنان دربرابر نظام مردسالاري، فقر و فساد زنان و نيز تباه شدن حق و حقوقشان پرداختهاند. شخصيت زن در هر دو رمان، صرفنظر از تفاوتهاي موجود در شيوه زندگيشان، ضعيف، احساساتي، شكننده، وابسته و فرمانبردار ترسيم شده است كه بهراحتي تسليم نظام مردسالاري ميشود و به فرودستي تن ميدهد. نظام مردسالاري در رمان بينالقصرين با مشخصههايي نظير رفتار خشك پدر، مخالفت با ازدواج فرزندان با همسر مورد علاقهشان، اجازه ندادن به همسر و دختران براي خروج از خانه و... نمود پيدا ميكند. در رمان زن درهمشكسته هم، اختيار كردن همسر و معشوق دوم بدون اطلاع همسر اول، منع فرزندان از ازدواج، عدم حضور زياد در خانه و كنار همسر و... از نشانههاي بارز نظام مردسالاري است. هر دو نويسنده ضمن انتقاد از نظام مردسالاري، جايگاه مقدس مادر و منزلت والاي زن را به مخاطب معرفي ميكنند.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي ادبيات تطبيقي