تجربه زيسته زنان آسيب ديده از روابط فرازناشويي همسر در شهر سنندج

رابطۀ زناشويي، يك رابطۀ چندوجهي است كه متأثر از عوامل گوناگون و در معرض چالش هاي مختلفي قرار دارد كه خيانت زناشويي يكي از آسيب زاترين اين چالش ها است. خيانت، نقض تعهد در رابطۀ دو نفره، توأم با درجاتي از صميميت عاطفي و فيزيكي با شخصي غير از همسر است كه مي‌تواند رابطه را با نابودي مواجه كند. بر اين اساس هدف پژوهش بررسي تجربه ي زيسته ي زنان آسيب ديده از روابط فرازناشويي است. پژوهش به روش كيفي و با راهبرد پديدارشناسي توصيفي، شيوه تحليل كلايزي انجام شد. 14 زن آسيب ديده از روابط فرازناشويي همسر، مراجعه‌كننده به مراكز مشاوره و روان درماني در شهر سنندج كه به روش نمونه‌گيري هدفمند و در دسترس تا حد اشباع نظري انتخاب شدند، مصاحبه هاي عميق و نيمه ساختاريافته انجام شد. نقل‌قول هاي مشاركت‌كنندگان جمع آوري، ثبت، تحليل و كدگذاري و در قالب مضمون هاي اصلي و فرعي طبقه بندي گرديد و نتيجه تحليل داده ها سبب دست يابي به 68 كد اوليه، 13 زير مضمون و 3 مضمون اصلي شد. سه مضمون اصلي عبارت‌اند از افزايش مشكلات در زندگي، آشفتگي ذهن و نابساماني در كاركردهاي ارتباطي. بر اساس يافته‌هاي پژوهش، خيانت مي تواند پيامدهاي منفي بسياري بر زنان آسيب‌ديده و البته كل خانواده بگذارد. واكنش به خيانت در زنان مختلف، متفاوت است و آگاهي از تجارب افراد خيانت ديده و شناخت حالات رواني و انتظارات آنان، اين امكان را فراهم مي‌كند كه با آموزش همسران پيمان شكن از برخوردهاي مخرب با مسئله كاست و با برآورده كردن انتظارات و نيازهاي فرد مورد بي وفايي قرارگرفته، احتمال بهبود او و ماندن در رابطه را افزايش داد.