عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي دو فيلم اينك آخرالزمان و راننده تاكسي بر اساس مفهوم خشونت در گفتمان فوكويي
پديد آورندگان :
الستي ، احمد دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - گروه هنرهاي نمايشي , سامي ، سپيده فارغ التحصيل كارشناسي ارشد رشته سينما دانشگاه تهران - دانشكده هنرهاي زيباي
كليدواژه :
گفتمان فوكويي , خشونت , ساختار سينمايي , اينك آخرالزمان , راننده تاكسي
چكيده فارسي :
توجه به گفتمانهاي مسلط در هر عصري حكايت از طرد گفتمانهاي ديگر دارد. در اين رويداد ميتوان رد پاي خشونتي عميق را يافت. گفتمان از منظر ميشل فوكو، مجموعه معيارها و ارزشهاي مسلط در هر عصر است كه همزمان معيارهاي طردشده توسط ساختارهاي قدرت در آن عصر را نيز در نظر ميگيرد. اين مفهوم طرد و كنارگذاري آبستن شكلي از خشونت است كه توسط بسياري از ساختارهاي قدرت به صورتهاي مختلف اعمال ميشود. طي فرايند انتقال معنا در سينما به عنوان يكي از ساختارهاي قدرت نيز با تكيه بر مفاهيمي نظير مونتاژ، ويژگي آپاراتوسي و ... سوژه در متن فيلميك ادغام شده، هويت تازهاي گرفته و به حذف گفتمانهاي مختلف پرداخته ميشود. دو فيلم اينك آخرالزمان (1979) و راننده تاكسي(1976) محصول دهۀ 70 ميلادي امريكا، مقارن با ظهور جنبشهاي مدني و تلاش براي آزادي اقليتها و داراي تم خشونت هستند. در مقايسۀ اين دو فيلم با استفاده از روش تطبيقي، توصيفي و تحليلي و گردآوري اطلاعات بر اساس مطالعات كتابخانهاي علاوه بر بيان تشابه نوع گفتمانها، گزارهها و اثرات خشونتبارشان توسط ايدئولوژي حاكم، به تفاوت نحوۀ استفاده از خاصيت آپاراتوس سينمايي اشاره شده است. آپاراتوس سينمايي ميتواند در استفاده از ماهيت خشونتآميز خود انعطاف بيشتري داشته و نه فقط موافق ايدئولوژي خشونتبار حاكم بلكه مخالف آن عمل كند.
عنوان نشريه :
نامه هنرهاي نمايشي و موسيقي