عنوان مقاله :
فرايند تكوّن طبيعتگرايي روششناختي در تاريخ تفكر غرب
پديد آورندگان :
ميرباباپور ، مصطفي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) , دانشور نيلو ، يوسف مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) - گروه كلام و فلسفه دين
كليدواژه :
تاريخ علم , علم جديد , طبيعتگرايي روششناختي , خدا و طبيعت , رابطه علم و دين , ماوراءگرايي
چكيده فارسي :
طبيعتگرايي روششناختي، يعني حذف علل ماورائي در تبيين طبيعت، چه وضعيتي در تاريخ تفكر غرب دارد و در چه فرايندي به عنوان اصليترين ويژگي علم جديد (science) شناخته شد؟ با بررسي تاريخي تفكر غرب مشخص ميشود كه ريشۀ طبيعتگرايي روششناختي به پايان دوره اسطوره و آغار تفكر فلسفي ميرسد. در يونان باستان، به استثناي فلوطين و تا حدي افلاطون، گفتمان غالب در شناخت طبيعت اكتفا به علل طبيعي بود. در اوايل قرون وسطي، به دليل گرايش به افلاطون و فلوطين، ماوراءگرايي و استناد به معرفت وحياني روش دانشمندان در شناخت طبيعت بود. اما در اواخر قرون وسطي، به دليل نفوذ ارسطو، روش طبيعتگرايانه به فضاي علمي غرب بازگشت. با نقد ارسطو در رنسانس و انقلاب علمي در قرون شانزدهم و هفدهم شيوۀ جديدي از طبيعتگرايي روششناختي به عنوان روش علم پذيرفته شد. فيزيك كلاسيك با نگاه دئيستي به عالم و نظريۀ تكامل با طرد هر گونه طرح و نظم الهي طبيعتگرايي جديد را در فضاي علمي تثبيت كردند و همچنان اين مشخصه به عنوان پارادايم علم شناخته ميشود.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه فلسفه دين