بررسي تاثير شاخص خيسي و داده هاي طيفي در براورد درصد ذرات خاك با استفاده از مدل هاي نروفازي،شبكه عصبي مصنوعي و رگرسيون درختي

برآورد مستقيم برخي از ويژگي هاي خاك وقت گير ، پر هزينه و گاها امكان پذير نيست، در سال هاي اخير از روش هاي غير مستقيم براي برآورد اين خصوصيات استفاده مي شود. در مطالعه حاضر بر اساس تكنيك هايپركيوب، محل 115 پروفيل شناسايي و سپس نمونه برداري از افق ها انجام گرفت و درصد شن و رس و سيلت نمونه هاي خاك اندازه گيري شد. متغيرهاي محيطي يا فاكتورهاي خاكسازي كه در اين پژوهش استفاده شد شامل: اجزاء سرزمين ، داده هاي تصوير لندست 8 ، نقشه سطوح ژئومورفولوژي و شاخص هاي منتج از آن و داده هاي طيف سنجي انعكاسي مي باشد. همچنين، جهت ارتباط دادن بين داده هاي خاك (رس، شن و سيلت ) و متغيرهاي كمكي از مدل هاي شبكه عصبي مصنوعي، رگرسيون درختي و نروفازي بهره گرفته شد. نتايج اين تحقيق نشان داد كه مدل نروفازي داراي دقت بيشتري نسبت به شبكه عصبي مصنوعي و رگرسيون درختي به منظور پيش بيني هر سه پارامتر رس، شن و سيلت ميباشد. مقدار متوسط خطا در روش نروفازي با روش رگرسيون درختي مقايسه شد و نتايج نشان داد كه مقدار متوسط مربعات خطا در مدل نروفازي براي متغير رس1.43 و براي شن 1.98 و براي سيلت2.1 بوده كه براي رس 6.71 ،براي شن 8.49 و براي سيلت 5.42 واحد نسبت به رگرسيون درختي كاهش داشت . نتايج همچنين نشان داد كه براي پيش بيني رس، شن و سيلت پارامترهاي داده هاي طيفي، شاخص خيسي، شاخص همواري با درجه تفكيك بالا بيشترين سهم را در برآورد دارند.