عنوان مقاله :
فرافيلم و نسبت «خود» و «ديگري» در سينماي عبّاس كيارستمي
پديد آورندگان :
نصيري هانيس ، جلال دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده پژوهشهاي عالي هنر و كارآفريني , شايگان فر ، نادر دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده پژوهشهاي عالي هنر و كارآفريني - گروه پژوهش هنر , الستي ، احمد دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - گروه هنرهاي نمايشي
كليدواژه :
فرا فيلم , ديگري , تحليل انتقادي گفتمان , لويناس , عباس كيارستمي
چكيده فارسي :
فرافيلم آن دسته از فيلمهايي است كه موضوع آن ماهيت سينما و امر فيلمسازي است، فيلمسازان اين آثار با نگاه انتقادي به شيوۀ توليد معنا، تخيلي يا تصنعي بودن فيلم را برجسته كرده و به رويارويي با توهم موجود در فيلمهاي متعارف و واقعگرا ميپردازند. تقابل و كشمكش شخصيتها در آثار سينمايي بهعنوان يك اصل، اهميت مطالعۀ نسبت «خود» و «ديگري» را در آنها بهخوبي نمايان ميكند. نسبت خود و ديگري در بخش زيادي از تاريخ فلسفه طبق رابطه سوژه ـ ابژه صورتبندي شده است. از نظر سارتر انسان تحت «نگاه» ديگري تبديل به شيء شده و آزادي خود را از دست ميدهد. در مقابل، لويناس فرض كردن «ديگري» را بهعنوان يك ابژۀ شناخت، خشونت عليه «ديگري» ميداند. بر اساس تحليل روابط شخصيتهاي آثار كيارستمي ميتوان به اين سؤال پاسخ داد كه نسبت «خود» و «ديگري» در فيلمها و فرافيلمهاي او چگونه است. در بررسي فيلمهاي «خانۀ دوست كجاست» و «طعم گيلاس» و فرافيلمهاي «كلوزآپ»، «زير درختان زيتون» و «باد ما را خواهد برد»، از روش توصيفي ـ تحليلي با رويكرد تحليل انتقادي گفتمان فركلاف استفاده شده است تا بتوان تأثير تفاوت ساختاري فرافيلمها در نوع بازنمايي «ديگري» را در آثار اين كارگردان نشان داد. نتيجۀ تحقيق حاكي از آن است كه بهرغم اشتراك خالق و پسزمينۀ اجتماعي، سياسي و فرهنگي خلق اين آثار، برخلاف فيلمها، در فرافيلمهاي كيارستمي به سبب ويژگيهاي خود بازتابي و خود انتقادي، نسبت خود و ديگري، لويناسي و ديگر آئين است كه اين امر حاكي از ساختاربندي مجدد نظم گفتماني مستقر جامعه در نسبت با «ديگري» است.
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگ ارتباطات