تدوين راهبردهاي جمهوري اسلامي ايران در قبال نقش آفريني تركيه در تحولات شمال آفريقا و غرب آسيا (با تمركز بر كشورهاي تونس، مصر، ليبي، سوريه و عراق)

تحولات غرب آسيا و شمال افريقا، فرصت ارزشمندي براي تركيه جهت پيش‌برد راهبردهاي اين كشور و حزب عدالت و توسعه براي افزايش نقش و نفوذ خود درسطح منطقه فراهم ساخت. برخي اين گرايش تركيه را درچهارچوب تمايلات رهبران اسلام گراي اين كشور براي احياي امپراتوري اسلامي عثماني و برخي با استناد به ايده توسعه « عمق استراتژيك » و نيز « متوازن سازي » را موثر دانسته اند. طبعا رويكردها و سياست‌هاي تركيه با توجه به كوشش اين كشور در بهره‌برداري از تحولات، براي ارتقاء موقعيت و منافع منطقه‌اي و جهاني خود، بر منافع و امنيت جمهوري اسلامي ايران به‌عنوان همسايه تركيه اثر خواهد گذارد. پژوهش حاضر مي‌كوشد از رهگذر بررسي پيامدهاي اين تحولات بر منطقه، جهان و به ويژه تهديدها و فرصتهاي فراروي كشورمان، با رويكردي آينده‌نگرانه، سناريوهاي محتمل را شناسايي نمايد. در مطالعه ادبيات، با الهام از روش تركيبي آميخته كيفي وكمي، پژوهش‌ها و اسناد دردسترس مربوط به سياست‌ها و اقدامات تركيه درقبال تحولات كشورهاي مورد نظر مورد بررسي قرار گرفت. همچنين به منظور دستيابي به دانش ضمني موجود در اين زمينه با خبرگان موضوع، مصاحبه عميق نيمه ساختار يافته انجام شد. تحولّات خاورميانه فرصت‏هاي متعددي را فراروي تركيه قرار داد كه برآيند كلي آن افزايش بازيگري اين كشور درعرصه تحولّات منطقه است. اتخاذ رويكرد فعال در قبال تحولات وپرهيز از راهبرد عدم دخالت براي كشورمان به عنوان يك ضرورت تلقي مي گردد. با توجه به آثار و پيامدهاي تحولات بر آينده منطقه، بي‌توجهي به آن خسارتهاي جبران ناپذيري را بر منافع و امنيت جمهوري اسلامي ايران در آينده وارد مي‌سازد.