عنوان مقاله :
مقايسۀ مفهومِ « تُهي » در انديشۀ ناگارجونه با « عدم » در نزد ابن عربي
عنوان به زبان ديگر :
Comparison of Hollowness in Nagarjuna’s Notion with Nonexistence in Ibn Arabi’s Mind
پديد آورندگان :
فتحاللهي, معصومه دانشگاه آزاد اسلامي واحد يادگار امام خميني (ره) شهرري , اسفنديار, محمودرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد يادگار امام خميني (ره) شهرري
كليدواژه :
مفهومِ تُهي , مفهوم عدم , ابن عربي , انديشۀ ناگارجونه
چكيده فارسي :
مفهومِ شونيه يا شونيتا به معناي خلأ و تُهيگي، يكي از مفاهيم بسيار مهم در دين بودايي است. اين نظريه در اصل ابتكار ناگارجونه، موسس مكتب مادهيه ميكه (راه ميانه) است. اين مفهوم را ميتوان از دو نگاه مورد تحليل و بررسي قرار داد؛ در وهلۀ نخست، در نگاه به پديدارهاي عالم حس كه در اين رويكرد، همه چيز خالي و تهي از حقيقتِ وجودي است، زيرا همۀ موجودات جهان و پديدههاي آن به هم وابسته بوده و هيچ يك داراي وجودِثابت، مستقل و قائم به ذات نيستند. اين رويكرد با خيالي بودن جهان در عرفان ابن عربي قابل مقايسه است. در وهلۀ دوم، در نگاه به امر مطلق، تُهيّ و خالي بودن، صفت حقيقت مطلقي است كه قائم به ذات و وراي اين جهان هستي است و به سبب اطلاق و بي حدي اش در هيچ تعريف و توصيفي نمي گنجد، اين وجود مطلق و لايتناهي عاري از هر گونه تقييد، تغيير نسبيّت و حد است و از آنجايي كه با هيچ زبان و با هيچ صفتي توصيف شدني نيست، بهترين سخن دربارۀ آن سكوت است. شبيه اين رويكرد در عرفان ابن عربي براي اشاره به مرتبۀ ذاتِ حق ديده ميشود. ابن عربي معتقد است، حق در مرتبۀ ذات، هيچ گونه احكام، صفت، خصوصيت و امتيازي ندارد و از آنجا كه هيچ همساني و سنخيتي با خلق ندارد قابل شناسايي نيست. در واقع مقام «لااسم و لارسم له» است. نوشتار حاضر به مقايسۀ مفهوم «تُهي» و «عدم» در انديشۀ دو متفكرِ بزرگ مسلمان و بودايي پرداخته است.
چكيده لاتين :
Sunya or sunyata[1] standing for emptiness is one of the most important concepts in Buddhism. This idea was first created by Nāgārjuna the founder of Madhyamika (the middle way[2]). This concept can be analysed through two different aspects. Firstly, through the universe, which in this approach everything is empty of absolut truth, because all the creatures and phenomenon in the universe are related to each other in the universe and none of them is independant. Secondly, through the absolute, sunya is a complete and total adjective which is substantive and beyond the universe and due to its’ boundlessness cannot be defined and explaind.
This absolute, infinit and boundlessness existence cannot be defined in any language, so the best word to define it is being silent. The same approach could be found in ebn al arabi mysticism which refers to the essence of Allah (God). He belives there is no tull, adjective, feature for God in essence and can not recognizable due to having no resemblance with the human. In fact it is the level of indefinability. This article is a comparison between sunya and adan cocept according to two muslim and Buddhist ideologist.
عنوان نشريه :
عرفان اسلامي