حوزه هاي اختلاف ميان روسيه و غرب در دوره چهارم رياست جمهوري پوتين

با انتخاب مجدد پوتين در 19 مارس 2018، دوره جديدي از روابط ميان روسيه و غرب آغاز شده است. همزمان با دوره چهارم رياست جمهوري پوتين، روسيه پيغام‌هاي متضادي را در مورد روابط با اتحاديه اروپا و آمريكا ارسال مي‌كند. با توجه به اين كه پوتين از سال 1999 به عنوان نخست­وزير در ساختار قدرت حضور داشته است در پايان دوره چهارم رياست جمهوري خود به اندازه برژنف در قدرت حضور خواهد داشت. در دوره حضور پوتين در كرملين، روابط ميان غرب و روسيه، مقاطعي از تنش و همزيستي مسالمت­ آميز را تجربه كرده است. در اوايل دهه 90 ميلادي اين خوش­ بيني وجود داشت كه روسيه به حكومتي دموكراتيك تبديل خواهد شد و بخشي از چارچوب ارزشي و هنجاري غرب خواهد بود. روسيه پس از پايان جنگ سرد با توجه به تلقي خود به عنوان قدرت بزرگ به دنبال آن بود تا عضوي برابر با ساير كنشگران در نظام بين ­الملل باشد و مخالف ديكته­شدن دستورالعمل از سوي كشورهاي غربي و اجبار براي پذيرفتن چارچوب ارزشي و هنجاري آنها بود. با اين حال به ويژه از اوايل هزاره سوم برخي موضوع ­ها و اختلاف نظرها موجب دور شدن دو طرف از يكديگر و ايجاد تنش در روابط روسيه و غرب شده است. پرسش اصلي مقاله عبارت است از «حوزه­ هاي اختلاف ميان فدراسيون روسيه و غرب چگونه قابل ارزيابي است؟» فرضيه مطرح­ شده نيز عبارت است از پندار متفاوت روسيه و غرب نسبت به نظام بين ­الملل پس از پايان جنگ سرد، تلاش روسيه براي تثبيت جايگاه خود به عنوان قدرتي فراگير، عدم اعتقاد نخبگان جديد روس به ارزش‌هاي بنيادين سنتي غربي و عدم پذيرش وجود حوزه ­هاي خاص نفوذ روسيه از سوي غرب و مغايرت داشتن رفتار روسيه موجب دور شدن روسيه و غرب از يكديگر و در نتيجه بروز بحران ­هاي مختلف ميان دو طرف شده است.