عنوان مقاله :
سنت و اجتهاد در اسلام و مسيحيت: سازوكارهاي دو دين در تطابق با خواستههاي زمان و مكان
عنوان به زبان ديگر :
Tradition and Ijtihād in Christianity and Islam: Mechanisms Employed to Meet the Social Needs
پديد آورندگان :
حدادي، بهروز دانشگاه اديان و مذاهب، قم، ايران
كليدواژه :
اسلام و مسيحيت , مصلحت و سنت , اجتهاد , مقتضيات زمان
چكيده فارسي :
موضوع گستره دين و دينورزي و نقشآفريني آن در تحولات اجتماعي و چگونگي مواجهه آن با نيازهاي نو و متحول در جوامع مختلف و سازوكارهاي هر دين براي حل مشكلات تازه، از موضوعاتي است كه در همه اديان به خصوص ادياني كه داعيه جهاني و جاودانگي و نيز جامعيت دارند، بايد تبيين شود. موضوع اصلي در اين مقاله اين است كه اسلام و مسيحيت در مقايسه با يكديگر، آيا توانستهاند هم بر اصول خود تأكيد كنند و هم به مقتضيات و مطالبات زمانه پاسخگو باشند. واقعيت اين است كه مسيحيت با كاستن از دامنه دينداري و حذف شريعت يهودي و تأكيد بر سنت سيال و برگرفته از فهم مؤمنان در طول زمان، خود را با شرايط تازه وفق داد. اسلام شيعي نيز با بهرهگيري از سنت 250 ساله معصومان توانست عناصر انعطافبخش مهمي را در بطن تفكر خود جاي دهد. در اسلام سني، تأكيد بر موضوع قياس و مصلحت تا حدي به روند تطابق كمك كرد ولي با انسداد باب اجتهاد و نظر، و انحصار فقه در چهار مكتب، اين روند به تعطيل كشيده شد. مشكل اصلي در هر دو دين تعيين حدود و مصاديق مسلمات و دكترينها، كه تجديدنظر ناپذيرند، از اموري است كه عصرياند. بعضي از نگرشهاي فقهي امام راحل در اجتهاد جواهري در موضوعاتي چون شطرنج و موسيقي و پاپ يوحناي 23 در پايهگذاري شوراي واتيكان 2، و پاپ فرانسيس در مسألة ازدواج و طلاق در سند «لذت عشق» يا ديدگاههاي هانس كونگ طليعههاي روندي است كه حاكي از سمتوسويي واحد و نشاندهنده نگاه مثبت به توانمندي دين است.
چكيده لاتين :
The scope of religion and its role against the social transformations is an important subject to deal with. In this article we try to answer this question: Have Islam and Christianity been able to, on the one hand, follow their doctrines and on the other hand meet the changing needs of society? In fact, Christianity by removing the Jewish law and emphasizing on the fluid tradition based on its believers' understanding has succeeded in adapting to the new conditions. Shi'ite Islam by using the 250 hundred years traditions of its Imams has developed some flexible elements in itself. In Sunni Islam, qiyās (deductive analogy), somehow played the same role but the lack of ijtihād and the exclusive dominance of the four jurisprudential schools have erected strong barriers in its way.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه اديان