مفهوم سازي اشتياق تحصيلي دانش آموزان در درس رياضي بر اساس مطالعه كيفي داده بنياد

Conceptualization of Students’ Academic Passion in Mathematic based on Qualitative Study of Foundation Data

هدف پژوهش حاضر شناسايي مفهوم اشتياق تحصيلي در درس رياضي در ميان نوجوانان است. بر همين اساس، با روش كيفي و طرح نظرية داده بنياد و به شيوة مصاحبة گروه كانوني به بررسي چگونگي مفهوم سازي اشتياق تحصيلي در درس رياضي از ديدگاه نوجوانان پرداخته شد. شركت كنندگان در پژوهش 51 نفر (24 دختر، 27، پسر) دانش آموز بودند. سه گروه كانوني در مدارس دخترانه و چهار گروه كانوني در مدارس پسرانه تشكيل شد. نتايج نشان داد كه ميتوان اشتياق تحصيلي در درس رياضي دانش آموزان را در 4 مقوله «تمايل به درگيري در تكليف»، «عواطف مثبت»، «چشم انداز آينده و همانندسازي با تكليف» و «نياز به شناخت» طبقه بندي كرد. نتايج در رابطه با پيشايندهاي اشتياق تحصيلي در درس رياضي را ميتوان در 3 مقوله خانواده، معلم و ويژگيهاي فردي دسته بندي كرد و نتايج پيامدهاي اشتياق تحصيلي در درس رياضي را ميتوان در 5 گروه تاب آوري، اميد ، سبك پردازش اطلاعات، اعتماد به نفس و بهزيستي ذهني قرار داد.

The purpose of present study was to investigate the concept of academic passion in math among adolescence. Therefore, this investigation attempts to study conceptualization of academic passion in math from the perspective of adolescents with a qualitative method, interviews with focus group, and grounded theory approach. Participants in this study were 51 adolescents (24 girls and 27 boys).Three focus group were composed in female student’s school, and four groups were constituted in male student’s schools. The results regarding student’s academic passion in math were categorized in four categories of “intent to engage in the activity”, “positive emotions”, “future perspective and identification with activity” and “need for cognition”. Also the results were related to factors affecting academic passion in math categorized in three categories of “family”,“teacher” and “individual features” and finally results were related to consequences of academic passion in math categorized in 5 group “resiliency”, “hope”, “information processing styles”, “self-efficacy”, “subjective well- being”.